ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

1877.

يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۳۸ ق.ظ

اندر احوالات زندگی طلبگی..



+طلبه هم طلبه های زمان اعلی حضرت! :دی

+با احترام تمام برای جامعه ی طلبگان، مواردی خاص مدنظرم بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۱۵
لوسی می

نظرات  (۲)

خب من همیشه میگم طلبه ها دو دسته ان:
اونهایی که از روی علاقه و ارادت رفتن حوزه
اونهایی که جای دیگه ای نداشتن برن، رفتن حوزه
که خب مشخصه چقدر متفاوتن

ولی کلا کاش جامعه یاد بگیره به قشر طلبه هم به عنوان یه قشر انسان جایز الخطا نگاه کنه، خیلی از مشکلات حل میشه
اینا رو از جانب یه طلبه اپسیلونی گفتم:دی
اگه فکر کردی ممکنه مشکلدار باشه این نظرو تایید نکن
پاسخ:
خب این قشر طلبه ی خاصی که من گفتم از نوع اول بودن. و بحث من مادی بود..
ولی با بخش دوم کامنتت اصلا موافق نیستم. اگر قرار بود به طلبه ها هم مثل سایر قشرها نگاه بشه که واقعا جایگاه طلبگی و روحانیت زیر سوال میره.
قبول دارم که کارشون رو نباید به پای دین نوشت و من هم هرگز ننوشته و نمی نویسم اما قبول ندارم که نگاهمون به اونها باید مثل آدمهای دیگه باشه!
طلبه باید زندگی طلبگی داشته باشه. حتی اگر مثل بقیه هم بخوام نگاه کنم بازم همین نتیجه رو میگیرم.. چون این یک جنبه ی دینیه، که هرکس در شأن خودش زندگی کنه و اگر خارج از شأنیات خودت بخوای خرج کنی، به خرج کرده هات هم خمس تعلق میگیره. و شأن هرقشر یعنی دیدگاه افراد جامعه به اون قشر.
آره خب، ولی نمیشه اون قشر دوم رو هیچ جوره مجبور به رعایت کرد
قبول دارم که واقعا جایگاه طلبه گی خاصه، و کسی که پا توی این راه میذاره، باید واقعا حساب همه جا رو کرده باشه، ولی خب، خیلی وقتها هم دیدم که اشتباهات انسانیِ عادی هم برای طلبه ها خیلی ناپسند دیده میشه، یعنی یه جور بلد نمایی زیادی
باحرفهات موافقم، در عین حال به نظرم نباید اون قشر دوم رو هم نادیده گرفت، که اگر واقعا جنبه های دینی و شانیات براشون مهم بود، اصلا پا توی این راه نمیذاشتن

پاسخ:
آره قشر دوم رو که بی خیال!
من در مورد قشر اول نوشته بودم..
اما در مورد صحبتت تقریبا همه ی جایگاه ها اینطوریه. مثلا شما اگه یه دکتر رو ببینی که داره سیگار میکشه بیشتر برات عجیب و قبیحه و بولد نمایی داره یا یه آدم معمولی؟
خب طبیعیه که هرکس تو هر رشته و مقام و مسلکی که هست در حیطه ی اون رشته مورد توجه باشه.
مثلا استاد دانشگاه ببینی که یه مسئله ی علمی پیش پا افتاده رو بلد نیست یا اصلا به گوشش نخورده. یا آرایشگری رو ببینی که موهاش و اصلاح صورتش همیشه نامرتب و شلخته ست.. فکر میکنم طلبه ها گاهی زیادی مظلوم نمایی میکنند. وگرنه موقعیتشون مثل موقعیت همه ست. البته که قبول دارم که کارشون سخت تره اما این موقعیت برای همه هست.