1986.
چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۲۷ ب.ظ
امروز مستر قبل از رفتن در رو قفل کرد1
و پسرک که دید در قفله بدون هیچ جر و بحث و منازعه ای
تمام روز پیش من موند!
وای خدا باورم نمیشه..
دارم از خستگی بیهوش میشم
اما بی نهایت خوشحالم!
شکر.
:)
1. چون سه چهار روز پیش سر گردوندم دیدم بچه ها نیستن و در بازه!
و بعد مشاهده نمودم که پسرک گل پسر رو بغل کرده و تا بالای پله ها برده! :|
۹۵/۰۲/۰۸