ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

2094.

چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ق.ظ

من متوجه شدم که قدری عصبی هستم!

و فکر میکنم این نتیجه ی یک کمبودی چیزی هست!

مثلا سر و صدا از یه حدی که فراتر بره من دقیقا  واکنش افراد کهنسال رو بروز میدم!

حالا باید ببینم چطوری این معضل باید درمان بشه..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۵
لوسی می

نظرات  (۶)

خب خیلی چیزها میتونه دلیلش باشه: کمبود آهن، یا ویتامین ها، تاثیرات هورمونی، و ..
خسته شدن!
مامادرها اصولا یادمون میره خودمون هم آدمیم! و هر آدمی ظرفیتی داره
پاسخ:
آره یه آزمایشی باید بدم تکلیف خودمو مشخص کنم.
:(
در شرایطی خودمونو فراموش میکنیم که اگر به خودمون برسیم بچه ها آرامش بیشتری خواهند داشت.
این نشونه ی استرس ...
منم گاهی این جور میشم...
وقت هایی که فشار روحی هم روی آدم باشه این جور میشه

پاسخ:
حالا اینو گفتی می بینم که زندگی ما عجیب به هم پیچیده ست.
آدم از کسی شاکی باشه، آستانه ی تحملش نسبت به رفتار بقیه هم پایین میاد.
و دقیقا ناشی از همین فشار روحی ایه که شما گفتی :)
۰۵ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۰۳ مامان محمدمهدی
اگه فکر میکنی از کمبود چیزی هست باید ی آز بدی
 منم قبلنا همچین فکری میکردم دقیقا یکی از مثالهای عصبی شدنم همین صدا بود و موارد دیگه.بعد که آز دادم مشخص شد هیچ کمبودی در کار نیست و لذا پیش روانشناس رفتم و گفت تنها دلیلش روی زیادیه که از اطرافیانت گرفتی بعبارتی پرروت کردن از بس در برابرت کوتاه اومدن واین خود ی دلیل بر عصبی شدنته
حرفش گرچه مسخره اومد اونزمان بنظرم ولی بعدها با تجربه فهمیدم راست گفته. و بعد دیگه راهکارهایی که داده بود رو خودم وهمسرم اجرا میکردیم و خداروشکر خیلی نتیجه داد.
حالا شما هم شاید ی دلیل دیگه ای غیر از کمبود باشه عصبی بودنت ولی خب اول آزو بدی بهتره
پاسخ:
:)))) خدا نکشدت خیلی خندیدم :))
من فکر کنم از بس کسی بهم رو نداده اینطوری شده م :))
جالب بود. حتما میرم آز و بعد مشاوره.
۰۵ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۱۵ مامان محمدمهدی
:))
بعید هم نیست بهر حال رو از کسی ندیدن هم آدمو عصبی میکنه.
من دقیقا عصبانیتم بیشتر سر همسر و مادر بود چون این دو نفر خیلی رو میدادن.مثلا تو خونه اگه صدا بلند میشد از حدش عصبی میشدم بیشتر ولی اگه همون صدا تو محیط کار پیش میومد عمرن عصبی میشدم چون اونجا جرات ندارم عصبی بشم واگه بخوام کوچکترین رفتار عصبی داشته باشم نمیگم مدیرا همون منشیها زنده زنده قورتم میدم.البته اینارو بعد اینکه پیش روانشناس رفتم و واکاوی کرد فهمیدما وگرنه اونموقع جهل داشتم وبرام آشکار نبود این تفاوتهای رفتاری تو محیط خونه وبیرون و...
مثلا هیچ وقت از خواهر وبرادر عصبی نمیشدم یعنی از رفتارهاشون، چون آدمایی نیستن که کوتاه بیان در برابرت اما مامان بنده خدا کوتاه میومد و..
پاسخ:
:)
آره دیگه اینم هست. البته الان که میگی می بینم نه من تحت هر شرایطی از سروصدا عصبی میشم و چون هیچکس بهم رو نمیده غالبا بروز نمیدم مگه اینکه خونه ی خودمون باشیم که اونم بروزش خیلی فایده نداره و من نمیتونم از بچه ها انتظار داشته باشم که شادیهای جیغ زنانشون رو تقلیل بدن چون بچه تر از این حرفان و تقلیل نمیدن! و یا مستر تلویزیون رو خاموش کنه چون نمی کنه و این امر خیلی وابسته به فیلمیه که می بینه! :|

سلام صبر با صبر در گفتار به دست میاد
موفق باشید
پاسخ:
واقعا؟؟
چقدر روحیه بخش. ممنونم ازتون.
من این روزها وضعیت بهتری دارم. :)
۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۶ آبجی خانوم
دقیقا
بیا پیشم بشین :)
پاسخ:
ای بابا! تو دیگه چرا؟؟! جووونهای امروووز! :|