3017.
يكشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۱۴ ب.ظ
یهو پامیشه میاد سر منو می چسبونه به شکمش!
میگم چی شده؟
میگه نگا! بوم بوم بوم!
متوجه میشم که صدای قلبشو میگه.
میگم آها صدای قلبت؟ بعد سرمو میذارم رو سینه ش و گوش میدم
یک لحظه احساس میکنم از زمان و مکان گذشتم
و برگشتم به روزگاری که صدای قلبش رو با گوشی دکتر می شنیدم.
میگم چقدر قلبت تند میزنه مامانی.
میگه آره.. دیدی؟ قلبم داره چشمک میزنه همه ش.
:))
۹۵/۰۳/۰۹