ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3029.

دوشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۱ ب.ظ

وقتی جهت استقبال از مامانت با در بسته مواجه میشی

و همه رو دعوت میکنی خونه ی مادربزرگ

به صرف استقبال از مامان!

هههه ههه!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۰
لوسی می

نظرات  (۲)

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۹ آبجی خانوم
وا :)
پاسخ:
خب مجبور شدم برم اونجا. بعدم زنگ زدم مامان که شما هم از فرودگاه بیاین اینجا ازتون استقبال کنیم :دی
۲۱ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۸ مامان محمدمهدی
کی درو بسته بود حالا؟
پاسخ:
من به داداشم گفتم میام خونه تون برای استقبال از مامان، (نمیشد برم فرودگاه)
داداشم هم خوش انصاف نگفت که میخواد با بابام بره فرودگاه استقبال!
این شد که با دو تا بچه قر قر قر رفتم اونجا، اما کسی خونه شون نبود دیگه! :(