ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3152.

جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۱۱ ق.ظ

پسرک رو با وعده ی راهپیمایی فردا خوابوندم.

خوشحالم که خاطره ی خوبی از راهپیمایی قبلی تو ذهنش بود،

و خیلی خوب یادش اومد :)

هرچند کلا با صدای بلندگوها همیشه مشکل داریم!


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۱
لوسی می

نظرات  (۵)

۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۵ خانم الفــــ
چکار کردید که براش خاطره خوب شد؟ بگید ما هم یاد بگیریم :)
پاسخ:
:)
تو پستِ مراسم احیا هم یکی از دوستان همین رو پرسید و اونجا هم گفتم.
ما اکثرا به این مراسم ها به عنوان بازی و تفریح نگاه میکنیم. و با کسانی میریم که دوست داره با اونها بره.
مثلا راهپیمایی قبلی رو با برادرم رفتیم که پسرک عاشق برادرمه. و از وقتی که گفتم فردا هم مثل اون روز راهپیماییه میگه پس با دایی بریم :)
یا بعدش پارک میریم، بادکنک میخریم، وسط راه رو دوش باباش سوار میشه و هر کاری که دوست داره بکنه.
عاشق پرچمه و کلاه های کاغذی و شعر و سرودهای مراسم ها.. همین جزئیاتی که همیشه دوست داشته در اختیار داشته باشه، و حالا تو چنین مراسمی فرصتش پیش میاد براش لذت بخشه.
البته به نظرم عموم بچه ها از مراسم های اینطوری لذت می برن. چون یه میدانیه برای انجام هرکاری که دلشون میخواد بکنن. فقط باید بهشون اجازه داد.
یه جوری که از لحظه لحظه ش لذت ببره ان شالله.
فقط مشکل بزرگ ما همیشه صدای بلندگوها و هلی کوپترهاست که پسرک اساسی از صدا با این ولوم بالا می ترسه ولی خب بعد از مدتی براش عادی میشه.
۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۳۳ خانم الفــــ
:)
ممنونم.خیلی ممنون.ببخشید که به کامنت ها دقت نکرده بودم و باعث زحمت شد..
خدا قوت.خیلی هم عالی..ان شاءالله همیشه همینقدر موفق باشید و برکت رو خدا در نسلتون قرار بده.

+والا من خودمم بیزارم از این صداهای بلند :/
پاسخ:
نه این چه حرفیه. منظورم این بود که اونجا مفصل توضیح دادم. نه اینکه بخوام بگم چرا نخوندید و مجبورم دوباره بگم! :|
باور کنین منظورم این نبود.ببخشید که اینو منتقل کرد.
ممنونم از لطف و محبتتون.
ان شالله برای همه مون همینطور باشه و این نسل به واقع نسل آخرِ پیش از ظهور باشه و با هم به یاری اماممون بریم همگی.
خدا باید خودش ما رو کفایت کنه. وگرنه من به شخصه هیچی ندارم که به بچه هام منتقل کنم.. امیدوارم خدا خودش تربیت نسل ما رو به عهده بگیره...

+ :)
راستش منم.. :((
۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۴۰ خانم الفــــ
حسن نیت شما که غیر قابل انکاره :) ممنونم از وقتی که میذاری 

ان شاءالله...

+ :))
پاسخ:
قربون شما :) الحمدلله که حسن تعبیر داشتین.
:)
۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۷:۱۱ کوثر متقی
به به چه مامانی
پاسخ:
:)
یه مامانِ معمولی با دغدغه ها و رویاهایی بیشتر از حدِ معمول!
که نمیدونه با این ظرفیت کم وجودش چطور اون دغدغه های بیش از حدِ معمولش رو رفع کنه و به رویاهاش برسه.
۱۲ تیر ۹۵ ، ۰۹:۰۰ مامان محمدمهدی
خوش به حال بچه ها
پاسخ:
:)