ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3167.

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۰ ق.ظ

چقدر دلم پره..

دوست دارم گریه کنم

چرا ماه تموم شد آخه؟

چرا اینقدر عمرمون سریع میگذره؟

فردا که تموم بشه دیگه همه چیز به حالت اول برمیگرده..

خدایا یه کم آروم تر!

نمیشه یه کم آروم تر ایام بگذرن و اینقدر بدو بدو نباشیم

برای رسیدن به چی میدویم که نمیرسیم؟

تهش میدونم به هیچ جا هم نمی رسم..

میدونم..



+یعنی کاش فقط بحث این بود که "حیف شد به جایی نرسیدیم"

و نه اینکه ای وای به جای بدی رسیدیم..
:((

کامنت نجمه خانم.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۵
لوسی می

نظرات  (۸)

۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۲:۰۹ مامان محمدمهدی
خیلی زود تموم شد:(((((
پاسخ:
خیلی! :((
شاید مثل همیشه :((
۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۳:۳۸ نجمه خانم
کاش به هیچ جا نمی رسیدیم نکه من معلومه به کجا می رسم!  :/
پاسخ:
کاش نمی رسیدیم؟ خب مگه الان مگه به  جایی میرسیم؟ :(
۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۵:۴۲ نجمه خانم
یعنی کاش فقط بحث این بود که "حیف شد به جایی نرسیدیم"
و نه اینکه ای وای به جای بدی رسیدیم
پاسخ:
واقعا واقعا واقعا.
به نکته ی خیلی خیلی ظریفی اشاره کردی که با اجازه ت تو پست میارم حتما :)
۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۷:۳۳ نجمه خانم
نکته دان نیستم.
بلاییه که سرم اومده 
میگن بعضی تجربه ها قیمتهای عظیمی دارن خواهر
پاسخ:
خب برای همه ی ما بارها پیش اومده اما خب بهش دقت نکردیم.
شاید قیمتی که شما پرداخت کردی گزاف تر بوده که اینطور به یادت مونده.
در هر حال ممنون
۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۱:۵۹ نجمه خانم
قیمتی که من پرداخت کردم نه تنها لحظاتیه که رد شدن که لحظاتیه که توشونم...
لطفا امشب برای قلب من که هر کار می کنم آروم نمیشه یه دعا بکنید
پاسخ:
:(
متاسفم واقعا. پس هنوز از گذشته رها نشدی. امیدوارم هرچه زودتر این اتفاق برات بیفته.
شماهم همین دعا رو برای من بکن :)
۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۷ نجمه خانم
نه همش هم ربط به اون نداشت خواهر
ربط به نحوه و سبک گذران زندگیم داره 
سبکی که شاید همون سرنوشت رو هم برام رقم زد
و این سرنوشت رو
و همه ی گناهایی که رو دوشمه
و همه ی احساسی که آدم نسبت به خدا میتونه داشته باشه و از دست میده :/
اون چزی که اسمش توکل و امیده...   :(

پاسخ:
احساس میکنم می فهممت اما نمیتونم کمکی بکنم.
کاش زندگی و خدا اینقدر پیچیده نبودن که هیچی از خودش و حکمتهاشو نفهمیم..
امیدوارم یه روزی برات بیاد که با تمام وجودت دست خدا در زندگیتو ببینی.
گاهی خدا برای نشون دادن دستش خیلی منتظر ما می مونه..
برات دعا میکنم یه زیارت خووووب قسمتت بشه.
این جور مواقع من به دنبال یک دری میگردم که پشتش بنشینم و هی در بزنم.
۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۴:۵۵ نجمه خانم
واقعا کاش نبود
ممنون از دعات 
خیلی یک زیارت خووووووووووب رو میخوام
نصیب شما هم شصت و هفتی به همراه خانواده :)
پاسخ:
ان شالله به زودی قسمتت بشه. خیلی زود و ما رو هم دعا کنی :)
۱۶ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۴ نجمه خانم
زیارت داریم تا زیارت
زیارت خوب یه چیز دیگه است
وگرنه که من همین الان تو حرمم
پاسخ:
عه! واقعا؟ شما کجا هستی که تو حرمی؟ التماس دعا خانم! :)