ماجراهای من و خودم!

پاسخ:
اونم خودم بودم! :)

پاسخ:
قربون شما :)

پاسخ:
سلامت باشی.

پاسخ:
خب با وضعیتی که داشتیم حرکتم کوزت گون بود وگرنه شاید کار خاصی هم نکردم.
کللللللللللللل هال پذیرایی خونه ی جدید رو که هیچ چاه و راه خروجی برای آب نداشت با شلنگ و تاکید بر آب کر شستم!
تصور کن چطوری شستم و آبش رو پیش از سرازیر شدن به نقاط دیگه جمع کردم!
دیگه بخارشو گیرم نیومد خودم با شلنگ و آب مشغول شدم.
نامردها اونایی هم که بخارشو داشتن بهم ندادن! فک کن! :|
البته انتظاری هم نداشتم ولی خب فکر میکنم دادنش چیزی ازشون کم نمیکرد! خخخخ!

پاسخ:
نگفتن! :|
منم دیگه پیگیر نشدم. وسیله ی برقی رو از کسی نگیری خیلی بهتره :)
آرههههه اصلا اگر نمیشستم که نمیتونستم برم اونجا.
گاهی حس میکردم نکنه وسواس دارم! :| ولی خدایی بدون شستشوی کامل حاضر نبودم برم..

پاسخ:
سلامت باشی.
ممنونم.
شما دیگه چرا؟ خونه تکونی می کنین؟ :)

پاسخ:
خب بخارشو رو سه بار حداقل می کشیدم.
هرچند که مطمئن بودم خونه پاکه و شستن من با آب شلنگ به این دلیل بود که اصلا تی رو به عنوان تمیزکننده قبول ندارم!

پاسخ:
سلام. از اونجایی که اولا خونه نوساز بود و ثانیا ما از اول تو دستشویی دمپایی داشتیم، ثالثا کف کفشی از بیرون میاد پاکه، رابعا اینکه مستر چند بار اونجا رو با دستمال و سطل آب شسته بود و یک کارگر هم اومده بود با دستمال تمیز کرده بود و مواد شوینده ریخته بود و از این چیزا. و خامسا هم اینکه درشرع چیزی که باید بهش مطمئن بود نجاسته نه پاکی! یعنی هر چیزی پاک است مگر اینکه خلافش ثابت بشه. و اگر ما میخوایم بگیم چیزی نجسه نیاز به استناد داریم نه وقتی که میگیم پاکه.
ولی از اونجایی که منم خیلی حساسم اصلا نمیتونستم بدون شستن اونجا، برم زندگی کنم. هزار نفر هم گفتن که با تی برو بشور اما خب من تی رو اصلا قبول نداشتم و با اینکه مستر و اون نیروی خدماتی چند بار شسته بودن و اگر هم نجس بود دیگه پاک شده بود، اما اصرار داشتم شسته بشه نه اینکه فقط دستمال یا تی بکشم. اگر هم بخارشو میگرفتم قطعا سه بار می کشیدم! البته این تاکیدات من رو اعصاب مستر بود چون هی به همین دلایلی که من گفتم میگفت بابا اینجا پاکه، ولی من به همون دلیل حساسیت شما که منم دارمش کار خودمو کردم و تهش گفتم پاک هم باشه کثیفه! خخخخ! :)
ممنون بابت لایکهای حسابی :)
بعد اینکه چطوری شستیم شلنگ رو وصل کردیم به شیر آب، هی آب ریختم و رفتم جلو و با حوله های بزرگ آب رو جمع کردم و ریختم تو سطل. باز آب رو باز کردیم رفتیم جلوتر و همینطور تا آخر خونه.
مستر رای منفی داشت چون میگفت ضرورتی نداره اما مطمئنم از اینکه دید خانمش اینقدر به تمیزی اهمیت میده ته دلش خوشحال بود هرچند بروز نداد! خخخخ! اما در مورد بچه ها، پسرک خونه مامانم بود و گل پسر در صحنه در آغوش مستر بود. من تقریبا تنهایی شستم خونه رو :) اینکه میگم تقریبا چون وظیفه ی خالی کردن سطلی که مدام پر آب میشد و باز و بسته کردن شیر آب با مستر بود..
ای واااااااااااااااااااااای چقده سوال پرسیدی!!! خخخخخ!

پاسخ:
سلام. قربونت عزیزم :)