ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

استاد الهی ما
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

3146.

جمعه, ۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۰ ب.ظ

دارم یه متنی تنظیم میکنم

از خوبی های مادرشوهر و پدرشوهرم به خودم،

که در آخرین روزِ اینجا بودنمون

باهاشون تماس بگیرم

و خوبی هاشون رو بگم

تا بدونن خوبی هاشون یادم می مونه و همیشه قدردان هستم...



+نمیدونم آیا میشه باب آشتی با پدرشوهر رو هم باز کرد یا نه!

نمیدونم..

+بعدا نوشت: و چه بهتر که این کار هرگز انجام نشد!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۸
لوسی می

نظرات  (۱۵)

۰۸ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۲ نجمه خانم
خوبی هاشون؟
خوب فکر کنم همون شوهرت باشه 

بچه که نگه نمیدارن عین مادر پدر خودت 
خخخخ

ناراحت نشه صلوات!
پاسخ:
هعی خواهر جاااان!
صلوات! خخخخ!
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۷ رهرو ...
چه. قدر خوب :-)
پاسخ:
آره.. خوب.. ولی خب..:(
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۰۳:۰۷ تنها دلشکسته

خواهر چرا با پدرشوهر قهری؟ دلیل خاصی داره؟؟ آخه معمولا پدرشوهرا عروسا را دوست دارن و باز معمولا مادرشوهرا با عروسا دعوا دارن... :))

راستی پسرک دلتنگ بابابزرگش نمیشه؟؟ بهانه اونا را نمیگیره؟
پاسخ:
خیلی قبلا گفته بودم. حالا الان که آشتی کردیم.. 
نه آنچنان. به قدر یک یادآوری. پدر شوهر من کلا سفرهای طولانی داشت و پسرک هیچوقت آنچنان که بگم بهانه گیریه ازشون یاد نکرده..
الحمدلله البته.
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۶ سُـرور ..
چه‌جالبه اینکار.‌
فکر کنم دیگه خونه جدید باشید 
یه دست تکون بده ببینمت 
پاسخ:
فکر کنم روز کامنت شما خونه ی جدید بوده باشیم :)
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۰۵ مامان محمدمهدی
حوصله داریا:))
پاسخ:
الحمدلله اجراش نکردم.. الحمدلله
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۵ مهراد فروتن
قدر دانی از بزرگتر خیلی مهمه 
پاسخ:
بله خیلی..:)
توفیق و البته قدری سیاست میخواد
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۰ mah-tab
احسنت به شما
برات ارزوی موفقیت دارم...چون.میدونم کارسختیه
پاسخ:
سلامت باشی. اجرا نشد..خداروشکر
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۲۵ ملکه بانو
عاشق این ایده هاتم
موفق باشی
پاسخ:
قربونت ممنون بابت روحیه دادنت‌.
البته الحمدلله این ایده اجرایی نشد
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۱ سید احمد حسینی
امیدوارم بتونید این باب رو باز کنید
پاسخ:
ممنونم.. هعععععععی عمیقی برای این نوع کامنت و کامنت های این مدلی بقیه ی دوستان دارم.. هعععععععععی...
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۱ سُـرور ..
سلام لوسی جان.. خوبی!؟ در چه حالی؟
پاسخ:
قربونت.‌ مشغووووول به شدت مشغوووول!
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۴ منتظر ....
چه کار خوبی
ان شاالله که بتونید باهاشون آشتی کنید
پاسخ:
هععععععی دوباره..(عطف به پاسخم به اقای حسینی)
اما تهش اینه که آشتی کردیم...
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۰ تنها دلشکسته

سلام

کلا نیستیدها :((

نگرانتان شدیم...
پاسخ:
سلام قربون شما و محبتت. نت نداشتم. 
۱۳ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۳۴ mah-tab
سلام
نگفتم کار سختیه
هنوز مشغولی؟ :)
ایشالا آشتی کنون تموم شده سرت به اسباب پهنی :) گرمه
اسباب پهنی در برابر اسباب کشی :)
پاسخ:
سلام خیلی سخت بود با بچه ها..
بعله الان همه ش شده.. اون موقع که کامنت رو گذاشته بودین فقط اسباب پهنی بود..
ممنون از لطفت
۱۳ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۵ مامان محمدمهدی
کوجای؟
پاسخ:
ات هوم!
:*
۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۴۰ کوچک‌های بزرگ
سلام بانوجان. عید مبارک. الهی دوام داشته باشد نگاه خورشید خورشیدهای جهان در زندگی و خانه نو...برای تبریک خانه نو آمدم و عید شیرین امام خراسانی...
پاسخ:
سلاااام. ممنونم عید شما هم بسیار مبارک.
 خیلی لطف کردین متشکرم
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم