ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3186.

جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۲ ق.ظ

گاهی که می بینم مستر مشغول حساب و کتاب میشه

و دخل و خرج ها رو حساب کتاب میکنه

حس بدی پیدا میکنم

از اینکه نمیتونم تو اقتصاد خانواده کمکش باشم..



+البته الحمدلله وضعیت ما خوبه و هیچ ضرورتی نداره که کمک حالش باشم،

اما دلم میخواست که باشم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۲۹
لوسی می

نظرات  (۴)

۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۸ خانم الفــــ
بنظرم همینکه ایشون راحت میشینن و حساب کتاب میکنن، ان شاالله که با ارامش خاطر، نشوندههنده ی یه پشت صحنه ی مدیر و مدبر و دلسوزه:-)
پاسخ:
:)
آره منم اینطوری خودمو دلگرم میکنم همیشه.
ممنونم.
۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۱۳ مامان محمدمهدی
الحمدلله
حالا فکر نکن اگه درآمد داشتی لزوما هم کمک حال میشدی
خیلی خانوما هستن که درآمدشون دخل و خرج خودشونو هم درنمیاره درحالیکه اولش کارو با بهانه کمک به خرج زندگی شروع کردن:*)
:)))))
پاسخ:
ممنون واقعا!
منم گاهی دوست دارم یه کاری بکنم ولی واقعا مادر که توی خونه باشه یه چیز دیگه است
همسرم گاهی میگه خداروشکر تو توی خونه ای و خسته و فرسوده نمیشی اونم توی این محیطهای کاری
اگه شاغل باشم خیلی خیلی وقت کم میارم برای با پسرک بودن، مگه بچه هامون چندبار کودکی میکنن؟ 
برای همین خیلی راضیمو بیشتر دنبال کاری هستم که در خانه انجام بشه
پاسخ:
آره خب منم به کار توی خونه فکر میکنم. قطعا الان نمیتونم با بچه ها سر کار برم.
البته من پیگیر فرستادن پسرک به مهد هستم. فکر میکنم الان هم نمیتونم بهش برسم و ممکنه استعدادهاش ناتوان بمونه :((
خیلی خوبه واقعا خداروشکر کن عزیزم.من مجبورم حتما سر کار برم همیشه.تا آخر...چون همسرم  به تنهایی واقعا نمیرسونه-کارشم جوری نیست که توش پیشرفتی داشته باشه که امید داشته باشم بعدا شرایط کارش عوض شه..--نکه فکر کنی من ولخرجم نه اصلا خداشاهده...اما خب باید حتما برم سرکار تا بتونیم زندگی کنیم...خیلی نعمت که یه زن خونه بمونه و خانمی و مادری کنه...واسه همین حتی نمیتونم بچه دار شم...از5 و نیم صبح که میزنم بیرون تا 6 غروب که میرسم خونه...واقعا دیگه وقتی واسه بچه داری نمیونه...تازززه هیچ مهد کودکی 5صبح باز نیست من بچه بیارم بزارم اونجا...خلاصه که خیلی سخته...واقعا قدر بدون لوسی می عزیزم...
پاسخ:
آره واقعا خیلی سخته اونطوری. واقعا ممنون از تذکرت.