3216.
جمعه, ۵ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۲۱ ب.ظ
امروز مادر و پدر مستر برای اولین بار و البته پدرش برای اولین بار بعد از یک سال و نیم،
اومدن خونه مون.
واااای که اگر بدونین من تمام روز داشتم می دویییییدم!
چون هنوز وضعیت خونه، مثل خونه هایی بود که یه هفته ست اسباب کشی کرده ن!
در حالی که خیر سرمون نزدیک یه ماهه اینجاییم!
خدا رو شکر اوضاع خونه خیلی خوب شد و به کارهامون رسیدیم.
اونها هم اومدن و از خونه مون کلی خوششون اومد.
+پدر مستر گفت یکی از مهمترین وسایلی که میخواید برای خونه بخرید رو من به عنوان هدیه میخرم! (نام بردن)
به مستر میگم اگر واقعا اون چیزی که وعده داده ن رو برامون بخرن،
می پذیرم که این آشتی برای ما هم قدری باارزش تلقی بشه!
خیلی بدجنسم نه؟!
میدونم. :دی
۹۵/۰۶/۰۵