3260.
شنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۳:۳۴ ب.ظ
ساعت یک و نیم ظهر مستر زنگ زد که برای منم ناهار داری که بیام؟
:)
و بخشی از جواب من این بود که اگر میای غذای گل پسر رو میدم
و پسرک رو نگه میدارم که با هم ناهار بخوریم.
یاد روزهای خونه ی سابق افتادم.
که ساعت یک و نیم مستر زنگ میزد که برای منم ناهار درست کن من میام!
+چقدر زندگی بر مبنای نظم دلچسبه :)
۹۵/۰۶/۲۰