ماجراهای من و خودم!

پاسخ:
سلام.
کاش بیشتر توضیح میدادین. خیلی دوست دارم توضیحاتتون رو بخونم.
بعد اون یه سال تاخیر رو یه جوری نوشتین انگار که اشتباه بزرگی کردین! چرا؟
من که خیلی غبطه خوردم!
به نظرم این لفظ خیلی صمیمانه و دلچسبه برای دو همسر.
قبلا هم از همسرش شنیده بودم که به او گفت رفیق..
جالبه هردو نسبت به هم چنین حسی دارن.

پاسخ:
:)

پاسخ:
گرفتم! :)

پاسخ:
نمیدونم. من نمیدونم روابط اونها دقیقا چقدر قاطی رفاقته اما میدونم خیلی همو دوست دارن و با هم خوشبختن.
چی بگم والا!

پاسخ:
مدام که همدیگه رو اینطور صدا نمیکنن!
چی بگم والا!

پاسخ:
من با لفظ کاری ندارم! هر زن و شوهری مجازن هرطور دوست دارن همو صدا کنن.
و طبیعتا من و مستر هم مدلهای خاصی از خطابت رو داریم.
چیزی که اینجا مد نظرم بود بار معناییِ این کلمه ست!
رفیق حس خاصی به من میده!
نمیدونم! خودم گیج شدم الان!

پاسخ:
چراااااااااااا؟؟؟!
من نمیدونم میشن یا نه! اینا که شدن! خخخخ!
هیچکدوم! فکر کردم به اینکه مستر چقدر رفیق منه، (البته حسم از این بابت بود که دوست داشتم که باشه! حالا نمیدونم غبطه ست یا نه!)
و علاوه بر مستر، فکر کردم تو این دنیا چند تا رفیق دارم!
با بار معنایی ای که به من القا میکنه البته.
که با این بار معنایی، احساس کردم تقریبا رفیق دنیوی ندارم! :|

پاسخ:
خب به نظرم قدری سخت گرفتی!
آره خب اگر بخوایم اینطوری نگاه کنیم میشه بگیم که رفیق کلا یک کلمه ی سوسیالیستیه و اصلا از لغات قبیحه محسوب میشه! خخخخخ!
آره حرفهاتو قبول دارم.
اما حسی که به من داد به کاربردنش حس خوبی بود. حس نزدیکی دو همسر بود.
ولی میدونم همیشه استفاده نیمشه بینشون!

پاسخ:
آره منم. خب خوبه یکی درک کرد منو :)