3475.
جمعه, ۲۸ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۴۱ ق.ظ
خانم حدیدچی دباغ از اون دسته آدمهای قابل ستایش در زندگی من بود،
امیدوارم با تمام کسانی که دوستشون داری
و زندگیتو در راهشون هزینه کردی محشور بشی بانو..
*در زندانهای ساواک به همراه دخترش زندانی میشه،
و دخترش رو شکنجه میدادن و ایشون رو تو سلول کناری زندانی میکنن
که صدای فریادهای ناشی از شکنجه ی دخترش رو بشنوه،
و ایشون میگفت هر روز و هر روز آرزو میکردم که دخترم هرچه زودتر زیر شکنجه ها شهید بشه...
توضیح اضافه ای بر این نهایت سختی و مصیبتی که ممکنه بر یک مادر وارد بشه وجود نداره..
این فقط یک برش کوچک از زندگی سراسر مبارزه و سختیِ این بانوست.
+خدا بر درجاتت بیفزاد بانوی صبور که از راهت ابدا پشیمون نشدی.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
۹۵/۰۸/۲۸