3505.
امروز رکورد زدیم!
تا ساعت یازده با گل پسر خواب بودم!
اونم در شرایطی که پسرک از نمیدونم ساعت چند بیدار بود!
اصلا باورم نمیشه!
پسرکی که هرگز اجازه نمیداد من حتی یه ربع در زمان بیداریش چشمامو ببندم،
الان به سنی رسیده که کاملا مستقله
و من حتی اصلا نمی فهمم چند ساعته که بیدار شده!
+خواب خوبی نبود! دلتون نخواد!
وقتی بیدار شدم رسما خشک شده بودم
و اگر پسرک رو ستون فقراتم راه نمیرفت نمیتونستم اصلا از جام بلند شم.
پسرک کاملا گرسنه شده بود و وقتی بیدار شدم داشت لواشک میخورد!
خوشحالم که ناهار امروز رو دیشب آماده کرده بودم!