3526.
دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۳۱ ب.ظ
امروز فکر میکردم به زندگیم،
به روزهایی که با بچه ها سپری میکنم،
به پنجشنبه هایی که بدو بدو به پایان نامه م برسم،
به روزهایی که مستر ماموریت باشه،
و من و بچه ها تنها باشیم،
به لحظه هایی که مثل برق و باد دارن میگذرن و ما...
و ما عجیب غافلیم..
آقاجان ترسم بروم عالم جان نادیده.
ترسم..
۹۵/۰۹/۱۵