3704.
سه شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ق.ظ
به مامان گفتم که استادم بهم پیشنهاد کار داده.
دوست داشت کار رو قبول کنم،
و میگفت بچه ها رو نگه خواهد داشت،
اما خب...
ماجراهای من و خودم!
این منم با همه ترکیباتش...
یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)
مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)
+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
- شهریور ۱۴۰۲ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱)
- فروردين ۱۳۹۹ (۱)
- اسفند ۱۳۹۸ (۲)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱)
- دی ۱۳۹۸ (۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۱)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۶)
- تیر ۱۳۹۸ (۲۳)
- خرداد ۱۳۹۸ (۲۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۲۸)
- فروردين ۱۳۹۸ (۲۹)
- اسفند ۱۳۹۷ (۲۵)
- بهمن ۱۳۹۷ (۳۲)
- دی ۱۳۹۷ (۲۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۷ (۲۸)
- مهر ۱۳۹۷ (۲۸)
- شهریور ۱۳۹۷ (۲۵)
- مرداد ۱۳۹۷ (۲۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۳۰)
- خرداد ۱۳۹۷ (۲۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۲۱)
- فروردين ۱۳۹۷ (۳۲)
- اسفند ۱۳۹۶ (۴۱)
- بهمن ۱۳۹۶ (۳۱)
- دی ۱۳۹۶ (۳۵)
- آذر ۱۳۹۶ (۳۳)
- آبان ۱۳۹۶ (۴۲)
- مهر ۱۳۹۶ (۴۹)
- شهریور ۱۳۹۶ (۵۰)
- مرداد ۱۳۹۶ (۷۱)
- تیر ۱۳۹۶ (۵۲)
- خرداد ۱۳۹۶ (۷۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۸۱)
- فروردين ۱۳۹۶ (۵۹)
- اسفند ۱۳۹۵ (۷۳)
- بهمن ۱۳۹۵ (۸۱)
- دی ۱۳۹۵ (۸۸)
- آذر ۱۳۹۵ (۹۰)
- آبان ۱۳۹۵ (۹۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۸۳)
- شهریور ۱۳۹۵ (۸۶)
- مرداد ۱۳۹۵ (۷۷)
- تیر ۱۳۹۵ (۱۰۷)
- خرداد ۱۳۹۵ (۱۳۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۱۲۱)
- فروردين ۱۳۹۵ (۱۰۷)
- اسفند ۱۳۹۴ (۱۰۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۹۱)
- دی ۱۳۹۴ (۹۷)
- آذر ۱۳۹۴ (۱۱۰)
- آبان ۱۳۹۴ (۶۶)
- مهر ۱۳۹۴ (۴۶)
- شهریور ۱۳۹۴ (۲۷)
- مرداد ۱۳۹۴ (۵۹)
- تیر ۱۳۹۴ (۳۶)
- خرداد ۱۳۹۴ (۵۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۸۸)
- فروردين ۱۳۹۴ (۹)
- اسفند ۱۳۹۳ (۳۶)
- بهمن ۱۳۹۳ (۳۸)
- دی ۱۳۹۳ (۴۱)
- آذر ۱۳۹۳ (۱۴)
- اسفند ۱۳۹۲ (۱۵)
- بهمن ۱۳۹۲ (۷۵)
- دی ۱۳۹۲ (۱۲۸)
- آذر ۱۳۹۲ (۱۴۶)
- آبان ۱۳۹۲ (۸)
پربیننده ترین مطالب
- ۹۵/۰۷/۱۰3321.
- ۹۵/۰۴/۲۳نظرسنجی. موقتاً پست ثابت.
- ۹۸/۰۵/۱۹خدا حواسش کجاست؟!
- ۹۶/۰۴/۲۲4062.
- ۹۷/۰۶/۱۳ما یحییکم...
- ۹۷/۰۶/۲۱تعارضات خواست_خواست
- ۹۶/۰۳/۱۲پیشنهادات افطاریانه!
- ۹۶/۰۵/۱۹میمونتو بفرست بالای درخت!
- ۹۷/۰۵/۲۷رویای من، دنیای من!
- ۹۶/۰۳/۱۸3999.
محبوب ترین مطالب
- ۹۸/۰۴/۲۵اینم یه جور نهی از منکر.
- ۹۸/۰۳/۳۱او از ابرار بود.
- ۹۸/۱۰/۱۳روضه‌ی عباس بخوانید، علمدار نیامد...
- ۹۸/۰۵/۲۹پنجره‌ی نور خدا شد علی_علیه السلام
- ۹۸/۰۴/۳۱
- ۹۸/۰۵/۲۳بچه‌ها ^_^
- ۹۸/۰۵/۱۲رعایت فاصله طولی نشانه شخصیت شماست!
- ۹۸/۰۵/۰۵
- ۹۸/۰۴/۲۳مراد خویش دگرباره من نخواهم خواست
- ۹۸/۰۴/۱۵و بشِّر الصابِرین
مطالب پربحث‌تر
- ۹۷/۱۲/۱۱قانعم کنید پیش از آنکه بگویم نع!
- ۹۷/۱۰/۰۳هوس سفر نداری زِ غبار این بیابان؟
- ۹۷/۰۵/۲۷رویای من، دنیای من!
- ۹۷/۱۲/۲۲قاب قوسَینِ
- ۹۷/۰۶/۲۱تعارضات خواست_خواست
- ۹۸/۰۵/۱۹خدا حواسش کجاست؟!
- ۹۷/۰۳/۰۳حق قانون+ توضیحیه ی پایان متن.
- ۹۷/۰۳/۲۰4135. +بعدا نوشت
- ۹۷/۰۵/۱۶این ملخا چی چی اِس خریدی؟!
پاسخ:
آره منم این کار رو نخواهم کرد!
اما خب واقعا کارش خوب بود کاش بچه ها بزرگتر بودن!
یا کاش موقعیتم فرق میکرد.
هرکار میکنم نمیتونم بچه ها رو بیخیال شم و به کار خودم برسم
گفتم شش ماه به تعویق بندازید میام! :دی
ولی خب قطعا نمیشه!
آره منم این کار رو نخواهم کرد!
اما خب واقعا کارش خوب بود کاش بچه ها بزرگتر بودن!
یا کاش موقعیتم فرق میکرد.
هرکار میکنم نمیتونم بچه ها رو بیخیال شم و به کار خودم برسم
گفتم شش ماه به تعویق بندازید میام! :دی
ولی خب قطعا نمیشه!
۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۳۰
الی بانو
الی بانو
من به شخصه حتی وقتی خواهرام ویامامانم باشن بازم تاخودم نباشم خیالم راحت نیست
پاسخ:
این "اما خب"ی که ته متن بود به همین علت ها بود.
این "اما خب"ی که ته متن بود به همین علت ها بود.
منم بوذم دلم راضی نمیشد
نه تنها آسوده خاطر نیستم بلکه یه استرس به استرس های موقعیت کاری جدید اضافه میشه حتما
پاسخ:
آره ولی کاش اینطورنبود!
آره ولی کاش اینطورنبود!
تجربه شو دارم و گاهی سخت پشیمون میشم و راه به جایی نمیبرم