ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3786.

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۲۹ ق.ظ

دیروز رفتم دانشگاه و استاد رو رسماً غافلگیر کردم!

اما به چیزی که میخواستم رسیدم!

تجربه ثابت کرده هیییییچوقت نباید منتظر استاد جماعت موند!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۶
لوسی می

نظرات  (۲)

۱۶ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۴۰ مامان محمدمهدی
من کلا هیچ وقت از استاد جماعت خوشم نیومده و ...
پاسخ:
واقعا؟؟؟!
اغراق نیست اگر بگم من گاهی عاشق بعضیهاشون هم شدم! خخخخخ!
راستش من همیشه نگاهم به استاد جماعت بی نهایت احترام آمیز بوده و هرچه سن طرف بالاتر رفته این احترام درونی بیشتر شده.
مگر اینکه چیزی ازشون ببینم که با اصول اخلاقی سازگار نباشه.
این استاده هم عذرخواهی کرد ازم که یادش رفته بود!
کار بسیار خوبی بنمودی:)))
ولی در کل استادت احتمالا از اون بداخلاق های غیرقابل تحمل نبوده، وگرنه اگه مث استاد راهنمای من بود، که هر هماهنگیی باهاش میکردی یادش میرفت و بعدم طلبکار میشد، احتمالا ریسک غافلگیر کردنش رو دیگه نمیکردی:)
پاسخ:
نههه استادم عالی بود!
عذرخواهی کرد ازم و اومد که توضیحاتی بده و توجیهاتی بکنه بهش گفتم نیازی به توضیح نیست واقعا! :دی
بعد استاد راهنمام هم نیست!
خیلی گُله که برام وقت میذاره! :)
همه ش میگم کاش استاد مشاورم بود!
عجب من در این انتخاب استاد راهنما و مشاور اشتباه کردما! عجیب اشتباهی کردم!