3868.
سه شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۰۴ ب.ظ
امروز روز اختتامیه ی یک هفته جشن و پایکوبی ما بود،
اما اصلا جالب نبود!
از اونجا که فردا عازم سفر هستیم من هوارتا کار دارم و داشتم،
و به طرز غریبی هم کل ذوقهای سورپرایزیکم از بین رفته بود،
و لذا برای جشن بزرگ که امروز بود هیچی نداشتم به مستر ارائه کنم! :|
فقط کلامی بهش تبریک گفتم و گفتم تو سفر جبران میکنم ان شالله!
یک هفته ی ما هم به صورت سورپرایزهای کوچیک انجام شد،
هر روز یا یه جمله ی قشنگ داشتیم که تو پوزیشن های مختلف ارائه میشد،
یا یه غذای خوشمزه و خوشگل و این چیزا!
+برای کسانی که جویای هفته ی ما بودند!
۹۶/۰۱/۲۲