3887.
هزار سال پیش، یه صحبتی از رهبری پخش شد،
که در مورد خاطره ای از زندگیشون تعریف کردن که مرگ رو به چشم دیدن،
یادم نمیاد قضیه چی بود،
فقط این جمله شون رو یادمه که گفتن
در اون لحظه تمام زندگیم مانند فیلمی از جلوی چشمم گذشت،
و من فکر کردم که الان در حضور پروردگار چی باید ارائه کنم،
و فهمیدم که هیچی ندارم که به خدا عرضه کنم،
چون هرکاری که تا به حال کرده م،
قابل مناقشه ست و ممکنه با لذتهای نفسانی در هم آمیخته باشه،
و فقط خداونده که به اعمال ما بصیر است،
و (...)
هزارساله که این صحبت تو ذهنم می چرخه،
که وقتی چون اویی که یک عمر رو در مجاهدت و تلاش صرف کرده،
و یک لحظه برای هدفش بیکار ننشسته این رو میگه،
من چی باید بگم! :|
این شد که تصمیم گرفتم لیستی از دارایی های اخرویم تهیه کنم،
و خب نتیجه معلوم بود که هیچی پیدا نکردم،
هیچیِ هیچی!
لذا یه تصمیم ثانویه گرفتم!
اینکه این لیست خالی رو متعمدانه و آگاهانه پر کنم،
شاید هیچ کاری در زندگیم نتونم انجام بدم که قابل عرضه باشه،
اما تصمیم دارم به یک آیه از قرآن عمل کنم،
فقط یکی!
آیه ش رو هم انتخاب کردم،
یه آیه ای که ایمان بالایی هم نمیخواد! :دی
و در هنگام ملاقات با پروردگار بگم من هیچکار نکردم قبول،
اما این آیه رو اجرایی کردم،
حالا هرقدر که اون آیه ی نور،
ارزش و مرتبت داره به من جایگاه بدید..
و...
و تو سفر پر برکتمون،
تصمیم گرفتم قرآن رو حفظ کنم!
شاید عامل به قرآن نشم،
شاید اونقدر دلم سیاه باشه که نورش قلبم رو نورانی نکنه،
اما حتی اگر شده مثل یک شمع،
به قدر نور یک شمع،
دنیای سیاه قلبم رو روشن خواهد کرد.
و هیچوقت این نور خاموش نخواهد شد،
و من این حفظ کردن رو در لیستم خواهم نوشت!
من قرآن رو حفظ میکنم...
حتی اگر چند سال طول بکشه!
+هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله.
+پایه باشین اینجا یا تو تلگرامی جایی،یه گروه بزنیم قرآن حفظ کنیم! :)
روزی یک ربع، روزی پنج آیه.
حالا اون آیه چی بود؟
بسیار مشتاقم، بارها امتحان کردم که شروع کنم فقط در آیات اول سوره بقره متوقف شدم
البته پنج آیه هم زیاد باشه شاید، بعضی آیات شاید یک صفحه باشن!
ما یه معلم داشتیم که گفت یه روز به شاگردام توصیه کردم روزی یه آیه حفظ کنیم، یکی از شاگردها بعد از چندسال با ایشون تماس میگیره و میگه من به اون حرف شما عمل کردم و الان حافظ کل قرآنم
اللهم ارزقنا