ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3903.

دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۱۰ ب.ظ

امروز مهمون داشتیم،

و البته هنوزم داریم،

و ما برای تدارک ناهار با بچه ها رفتیم بیرون.

من بیرون رفتن با بچه ها رو واقعا دوست دارم،

وقتی بیرون میریم احساس میکنم روز مفیدی داشتیم!

:)



+البته که معمولا بعد از نیم ساعت حسابی عصبی میشم بس که دنبالشون میدوم!

+باید یه سری بازیِ بیرون انجام بده پیدا کنم که از قدم زدن خالی و نگاه کردن به دار و درختها خارج بشه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۱۱
لوسی می

نظرات  (۱)

۱۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۲۱ مامان محمدمهدی
منم مدام در حسرت بردن بچه ها به بیرون هستم البته بیشتر فاطمه رو چون م م مدرسه میره ولی فاطمه مدام خونه ست
ولی چه کنم که مدتیه وقتی ٦ و ٧ بعداز ظهر میرسم خونه از بس خسته م که نا ندارم تکون بخورم و در حد درازکش فقط باهاشون بازی می کنم
پاسخ:
آخی :(
راستش خیلی دلم سوخت.
ان شالله کارت کمتر بشه به لذتهات برسی :)