ماجراهای من و خودم!

پاسخ:
مرسی عزیزم. ان شالله.

پاسخ:
من دو تا پسر دارم که تو این پیج یکی رو پسرک و دیگری رو گل پسر خطاب میکنم :)
گل پسرم دو ساله ست.
این پسرم که قراره بره مهد، پسرکمه که پنج ساله ست.
منم احساس کردم برای خودش ضروریه. اینکه تا الانم هم نبردمش به خاطر این بوده که حس کردم بهتره نره! الانم که میگم بره به این علته که فکر میکنم بهتره بره.
امیدوارم خدا برای همه ی بچه ها خیر و عافیت رقم بزنه.
خدا حفظ کنه پسرخاله ی کوچولوتونو :)

پاسخ:
آره فکر می کنم همیشه یه سطحی از کمبودها هست.
ترجیح میدم سخت نگیرم. حالا اگر شد تا آخر اسفند اسمشو می نویسم برای بهار دوباره فکر میکنم! :|

پاسخ:
نه قبلا اجباری بود الان نیست.
آمادگی هم اجباری نیست تا جایی که میدونم.

متشکرم. همچنین خانواده ی شما و والدین شما سایه شون بالای سرتون باشه همیشه.

پاسخ:
بترکن بعضیا که اصطلاح ما رو برداشتن! :)))

پاسخ:
:))
حالا نه دیگه در اون حد :)

پاسخ:
سلام.
حالا چرا از تابستون؟ تعطیلات و مکتبخونه؟ :)
ان شالله :)
والا این بهترین کاره :)

پاسخ:
والا ازش پرسیدم اسم مهدو!
گفتم بگو بیارمش نگفت! فکر کنم زیادی معروفن! :|

پاسخ:
بعله! اونا بزرگ میشن ما هم پیر!
مرسی عزیزم مهد قرانه البته :)

پاسخ:
:)

پاسخ:
خب خدایی زود هم هست. بچه ی سه ساله گناه داره :(
البته مهد پسرک بچه های نوپا و نوباوه رو هم تحویل میگیره :(