دیروز بر لوسی می چه گذشت؟
هشدار: این متن واقعا طولانیه و هیچ ارزشی جز واقع نگاری روز اول بهمن ماه نداره.
دیروز ساعت ده صبح راهی دانشگاه شدم که کارم رو تا ساعت دو(پایان زمان اداری) تحویل بدم و با لپ تاپ رفتم که باز مشکل تغییر کردن فرمتها ایجاد نشه.
آخرین بک آپ من مربوط به ساعت پنج صبح بود، و بعد من رفته بودم که قدری بخوابم و مستر نشسته بود و ویرایشها رو پیش تر برده بود و فایل رو هم برام سیو کرد.
منم قبل از رفتن به یونی دوباره سیو کردم و یه پی دی اف هم ازش گرفتم.
تو آژانس هم مشغول ادامه ویرایش شدم و بعد در شرایطی که داشتم رو وردم کار میکردم شارژ لپ تاپ تموم شد.
با این که همیشه بعد از شارژ مجدد میشه ویندوز رزیوم انجام داد این بار ویندوز کلا ری استارت شد .
خب اشکالی نداشت من فایل نهایی رو بارها سیو کرده بودم.
اما چشمتون روز بد نبینه که فایل وردم بالکل دمیج شد و دیگه باز نشد! :/
من چی داشتم؟
یه پی دی اف آپدیت و یه فایل بک آپ ورد مربوط به ساعت پنج صبح که دیگه ویرایشهای مستر و خودم رو نداشت.
چه کار کردم؟
به ناچار از کل فایل پی دی افم پرینت گرفتم و هرجاش که می دیدم مشکل داره رو اون فایل ورد بک آپ که موجود بود درست میکردم و یه پی دی اف دیگه میگرفتم و بعد همون صفحه ی تصحیح شده رو پرینت می گرفتم و با صفحه ی این یکی جایگزین میکردم! (نمیدونم فکر بهتری وجود داشت یا نه اما تو اون شرایط که دوساعت به مهلت نهایی مونده بود به نظرم میومد که این بهترین کاره!)
این شد که انسجام فایلی پایان نامه من به کلی از بین رفت! از اول و آخرین لغات صفحات که باید با وجود ویرایش ثابت می موندن بگیر تا فهرست مطالب که شماره صفحاتش اصلا با فایل نهایی نمیخورد.
دیدم نمیرسم به مسئول آموزش خواستم تا وقتی تو دانشکده می مونه بهم مهلت بده.
گفت تا پنج ونیم.
تا پنج و نیم به ویرایش و این مدل پرینت گیری نصفه نیمه و گسسته ادامه دادم و فنر زدم و بردم که تحویل بدم اما واقعا نمیدونستم پیوستگی مطالب آخرش چطوری شده و حتی فایل پیوسته رو جایی نداشتم!
در نهایت رحم و مروت، مسئول آموزش بهم اجازه داد که یه بررسی بکنم و صبح اول وقت به صورت قاچاقی محموله ی پایان نامه ی مهلت گذشته رو تحویلش بدم! (جالبه که تاکید کرد هیچ کس نفهمه ها! وگرنه به مقامات گزارش میدن حالمونو میگیرن!)
بعد رفتم خونه ی پدر مستر که بچه ها از صبح اونجا بودن و تصمیم گرفتیم شب بمونیم که از اتلاف زمان ناشی از رفت و آمد اون شب و فرداش پیشگیری کنیم.
تا ساعت هشت صبح به صورت مداوم صفحه به صفحه ی پرینتم رو نگاه کردم و دوباره ویرایش کردم و دوباره پی دی اف گرفتم!
از یک پابان نامه ی حدودا صد و بیست صفحه ای پنجاه و خرده ای صفحه ش به تصحیح و چاپ مجدد نیاز داشت! (بخش مهمیش ناشی از این بود که من برای کاهش بار ویرایش کار از جدولها عکس گرفته بودم و تو فایل ورد گذاشته بودم اما کیفیت چاپشون افتضاح شده بود برای همین دوباره اصل همه رو وارد کردم و باااااز ویرایش و ویرایش و ویرایش!)
ساعت نه صبح رفتم دانشکده و همه صفحات رو پرینت گرفتم و تو جزوه سیمی شده جا دادم!
چون پرینتها گسسته بود و هر برگه از یه فایل پرینت گرفته شده بود نمی شد یه بار دیگه کپی بگیرم که به استاد راهنما هم بدم! خواستم از جزوه کپی بگیرم اما اون برگه ها سراخ بود و تو کپی نشون داده میشد. بی خیالش شدم چون فرصت سر جمع کردن فایلها و صفحه ها برای پرینت مجدد نبود!
بعد یادم اومد که هیچ فایل منسجمی از پایان نامه من وجود نداره، برای همین از تک تک صفحاتش عکس گرفتم که بدونم چی تحویل دادم.
بعدم بردم گذاشتم روی میز مسئول آموزش.
و بعد از پست گذاری یادم اومد چکیده انگلیسی رو ضمیمه جزوه نکردم! :/
+در هفتاد و دو ساعت گذشته فقط چهار ساعت خوابیدم!
فکر میکنم زیادی فخر فروشی کردم که شرایطم به بیدار خوابی کشیدن نرسیده!
:/
ما خواب خوش میدیدیم او مشغول ویرایش بود!