سه شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۰۳ ب.ظ
چقدر شام درست کردن کار سختیه!
من معمولا شام درست نمیکنم و غذاهای سبک و یهویی و سرد میخوریم و نهایت شاممون دیگه کوکو و املته،
اما دو شبه که دارم شام می پزم و واااااقعا خسته میشم!
خیلی انرژی میگیره!
تازه امشب هم شام پختم هم ناهار فردا رو،
قشنگ پدرم رو در آورد.
آقایونی که خانمهاتون هرشب شام می پزن قدرشونو بدونین.
:)
۰
۰
۹۷/۰۱/۲۸
لوسی می
پاسخ:
آره ما هم اصلا کهنه خوری نداریم. اما شام نمی پزم کلا.
وای خیلی سخته طفلک شما. حالا با ناهار و شام همیشگی بعد چاق نمیشین؟
پاسخ:
نه اتفاقا اطبای سنتی میگن ناهار رو سبک بخورین و بلکه اصلا نخورین، و شام رو مفصل بخورین. البته سرِ شب.
مگه کسی هست که شامِ رمضان و سحریش متفاوت باشه؟؟!
ما که شام نمی پزیم تو رمضان هم اصلا. همون افطارمون کفایته. اما میدونم بعضیا شام هم میخورن. خب احتمالا بیشتر درست میکنن سحری هم همونو میخورن دیگه! نه؟
پاسخ:
پس لطفا به ما هم بیامووووووز :)
آره واقعا غذا پختن وقت گیر ترین کارِ یک خانم خونه ست!
پاسخ:
خب چرا ناهار فردا رو بیشتر نمی پزی که همون موقع هم بخوری؟ غذای تکراری دوست نداری؟ مثلا یه ران بیشتر بذار همون شب خوراک مرغ بخور :)
آره ما هم اهل شام پختن نبودیم البته الانم نیستیم. امااین دو شب اومدم یه حالی به خانواده و مستر بدم، حال خودم گرفته شد! :))
پاسخ:
واااای اینکه خیلی سخت تره! همه ش غذای بیرون؟ بعد بچه ها رو چه کار میکنی؟
من اصلا نمیتونم با غذای بیرون کنار بیام. اصلا ها. یعنی بیشتر از دو روز متوالی نمیتونم غذای بیرون بخورم.
یه مدت تا چهار پنج ماهگی گل پسر که اصلا نمیرسیدم به کارها، ظهرها غذای بیرون میگرفتم واقعا حالم بد میشد.یعنی قشنگ داشتم تحمل میکردم غذای بیرون رو.
با اینکه از جای خوبی هم میگرفتم اما اصلا نمیتونستم ادامه بدم. در عطش غذای خونگی می سوختم.
آره خب اینم هست! متاسفانه معمولا اینطوریه که خدمتِ مداوم دیگه به چشم نمیاد :(
منم که یه بارم که میام شام می پزم انقدر غر میزنم از خستگی که مستر بیزار میشه اصلا :))
مجبور نبودم، یه شب گفتم همینطوری محض تنوع آش رشته بپزم، بعد گفتم خب آش تنها رو مستر دوست نداره، کیک مرغ هم درست کردم.
دیشب هم مستر هوس بیف استراگانف کرده بود! و امروز هم که نوبت چاشت پسرک عدس پلو بود باید دیشب می پختم، در نتیجه دیشب دو تا شام پختم، پریشب هم دو تا!
حالا عوضش امروز ناهار درست نمیکنم همون عدس پلو میخوریم :)
اما خیلی سخت بود احساس میکردم به آشپزخونه سنجاق شدم! چقدرم ظرف کثیف میشه باز آدم باید بمونه تمیزکاری کنه.
سه چهار ساعت همینطور مداااوم تو اشپزخونه! خب این اصلا انصاف نیست! :|
پاسخ:
خیلی سخته که! چطور لیستت رو پویا نگه میداری؟
پاسخ:
دقیقا! انتخاب غذا خودش نصفِ انرژی آدم رو میگیره.
پاسخ:
بله بله.
یا اینکه بچه داره :)
پاسخ:
آره میگن ناهار خیلی مختصر، فقط در حد میوه خوردن مثلا.
ولی شام و صبحانه مفصل. یعنی صبح کامل بخوری، ظهر میوه بخوری، سرِ شب،همون موقع افطار شام مفصل بخوری. خب این وسط میان وعده هم بخوری اما در حد نخودچی کشمش! نه مفصل.
اینطوری میگن بدن سالم تر می مونه. یه زمانی تو وب نوشتم که رژیم ترک ناهار رو شروع کردم. اما خب به خاطر بچه ها ادامه دادنش شدنی نبود. البته کاهش وزنم که اتفاق افتاد بی خیالش شدم :) حالا با نزدیک شدن به ماه رمضون میشه دوباره این رژیم رو خودم شروع کنم.
آره تهرانی ها اینطورن. افطار میکنن بعد از یک ساعت یک ساعت و نیم شام میخورن. البته من همیشه فکر میکردم حتما سحریشونم همونه :))
پاسخ:
واقعا آفرین به شما برای قدرشناسیتون، و آفرین به همسرتون برای این همتِ مضاعف. :)
خب شام و نهار یک چیز بخورین نمیشه؟ یه وعده غذا درست کنن، با حجم بیشتر. هم ظهر بخورین هم شب! گناه دارن خدایی.
ان شالله خدا برای هم حفظتون کنه :)
پاسخ:
چقدر جالب :)
حالا شام پلویی منم دوست ندارم اما خوراک باشه چرا خوشم میاد.
کاملا برعکس منی! من کلا غذای گرم دوست دارم. یعنی حتی صبحانه دوست دارم املت و نیمرو بخورم نه کره و مربا و امثالهم! حتی میرزا قاسمی اگر داشته باشم صبح گرمش میکنم میخورم :))
و این از وجوه افتراق شدید من و مستره :))
پاسخ:
خب برای بچه ها که خوب نیست چون بچه ها هر دوساعت به یک میان وعده غذا نیاز دارن. بعد هر دو تا میان وعده یه وعده کامل میخوان. بخوای ناهار رو هم حذف کنی دیگه خیلی ضعیف میشن. بهتره بچه ها هم ناهار بخورن هم شام.
البته من خودم ناهار خیلی کم میخورم. ولی کلا کم خوراکم! یعنی شامم هم کمه! اصولا اهل سیر کردن خودم نیستم.
مشکل دیگه ی ما هم اینه که اغلب مهمانی های خانوادگی ما ناهاره! :|
یعنی یکی از اقواممون کل ماه رجب و شعبان هر سال روزه میگیره. ایشون شده معضل تنظیمِ زمان مهمانیهای ما :)))
یه مشکل دیگه هم اینکه مستر با اینکه در طول هفته روشش همینه که ناهار نمیخوره و شام میخوره اما روزهای تعطیل اگر ناهار مفصل نداشته باشیم احساس کمبود میکنه! یعنی ناهار خوشمزه و مفصل رو از مصادیق کدبانوگریِ من میدونه :)))
پاسخ:
یعنی چی؟ متوجه نشدم منظورتونو.
پاسخ:
آها! انصافا مفهوم نبود! :))
خب وقتی میگین یه سری قلق های باحال بلدین آدم طالب میشه دیگه :)
ما منتظریم پس :)
پاسخ:
خب همون ناهار سر کار رو یادم بود اما برای من ناهار بیرون حساب میشه که سخته هر روز بخورمش، من سر کار که میرفتم هم برای خودم جدا ناهار می بردم، نمیرفتم ناهار اونجا رو بخورم. ناهار خونه یه چیز دیگه است اصلا.
مستر هم سر کارش بهش ناهار میدن اما اونم نمیخوره.با اینکه چند بار اوایل ازدواجمون ناهارشو اورد خونه و کیفیت خیلی خوبی داشت.
شب رو هم یادمه :)
خدا حفظ کنه مامانتو براتون :)
محمدمهدی تو مدرسه ناهار میخوره؟ چه باحال :)
برای مدرسه ی ابتدایی نشنیده بودم چنین چیزی. جالبه :)
پاسخ:
بله بله! چیزی فراتر از شاهکار :)
به همسرتون بگین قدرتونو بدونن :)
پاسخ:
آره دقیقا. وگرنه یادم بود که تو اداره ناهار میخوری و سفارشی هم براتون میارن :)
خدایی کار سختیه اینطوری غذا پختن! والا من همه ش تو خونه ام با یه وعده غذا درست کردن احساس پیری زودرس میکنم!
چه زمانِ طولانی ایییییییییییییییی! طفلک بچه :(
:))
بچه های منم اینطورن :)) کافیه جای یه خوراکی معلوم باشه! تمومه!
البته معمولا جای هیچ خوراکی ای نمیتونه تو خونه مون مخفی بمونه :))
پاسخ:
خب نظر اطبای سنتی برعکسه! میگن ناهار رو سبک بخورین و شام رو مفصل.
ولی منم باید غذای گرم بخورم حتی صبحانه :)
پاسخ:
چقدر خوب :)
البته میدونم شامتون دیروقته و اینم خوب نیستا :دی
نه من نمیتونم ناهار شب مونده بخورم! نمیدونم چرا :(
پاسخ:
آره کار خوبی میکنی. چون از مضراتش خیلی میگن.
پاسخ:
آره تنوع منو خیلی سخته. خیلی خیلی خیلی!!
ما که این روزها واقعا از غذا زده شدیم و هیچ غذایی ما رو به وجد نمیاره :|
بس که همه چیز تکراریه.