ای دل چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرها؟
همه مون در مورد شبهای قدر شنیدیم.
میگن اگر کسی یک شب قدر رو درک کنه،
عنایات و فضائل اون شب تمام عمرش رو کفایت خواهد کرد.
و در کمترین حالتِ درکِ شب قدر،
این شب میتونه یک سال از زندگی انسان رو ساپورت کنه.
آقا چرا ما بین اینا نیستیم آخه؟
اونایی که شب قدر رو درک میکنن چی دارن که ما نداریم؟
چرا برکاتِ شبهای قدرِ ما به سال بعد که هیچی، به یه ماه بعدش هم نمیرسه؟
چرا از امسال تا سال بعدی چنان غرق در گناه میشیم که هر سال باید برای گناه های همون سالمون توبه کنیم؟
چرا با اینکه هر سه شب قول میدیم تا سال بعد آدمهای خوبی باشیم، بازم نمیشه؟
ما امسال همونقدر دغدغه ی اخلاق و دین رو داریم که پارسال داشتیم.
همونقدر غر می زنیم که پارسال می زدیم.
همونقدر گناه میکنیم که پارسال می کردیم.
و همونقدر کار نیک و صواب انجام میدیم که پارسال!
و سالهای زندگی ما عین هم میگذرن و ما شیعه ی امامی هستیم که تساوی دو روز زندگی رو از نشانه های بارز خسران میدونن!
خداوکیلی آیا همونطور که تا به حال لااقل صد بار نشستیم به آینده ی شغلیمون فکرکردیم و کلی روش و گزینه رو بالا و پایین کردیم و برنامه ریزی کردیم، برای پایبندی به شریعتمون هم برنامه چیدیم؟
تا حالا فکر کردیم که گره ی کور در جا زدنمون تو همه ی شبهای قدر زندگیمون چیه؟
تا حالا فکر کردیم که کجای کارمون می لنگه که اندازه و ابعاد روحیمون در امسال و پارسالمون هیچ فرقی با هم ندارن؟!
تا به حال فکر کردیم اون چه معضلیه که روحمون رو چنان درگیر کرده که نمیذاره قدم از قدم برداریم؟
هیچ کس به داد ما نمیرسه جز خودمون. دست یاری حضرت حق و حضرات معصومین وقتی به سوی ما دراز میشه که اون گره ی کورِ عاملِ لنگیدن رو لااقلش شناخته باشیم و بگیم میخوام بازش کنم.
وگرنه همیشه ی تاریخ زندگیت همینی خواهد بود که الان هست(تازه اگه بدتر نشه!)
خودتو نشون بده. بیا اول صف!
بهش فکر کنین قبل از اینکه شبهای سرنوشت فرا برسن.