ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

دو دوتا!

شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۲۵ ق.ظ

به دلایلی پذیرفته بودم دورهمی دوستانه مون خونه ما برگزار بشه،

بعد که دلیلم از بین رفت و هدفم محقق نشد، هرطور حساب می کردم می دیدم ذره ای خلوص نیت و قصد خیر و نیت الهی در برگزاریِ این دورهمی در من وجود نداره!

و محاسبات دو دوتای من با وجود تلاش های بسیار چهارتا نمیشد!

لذا درست شب قبل از دورهمی کنسلش کردم و میزبانی رو به شخص دیگه ای سپردم! :/



+هرچند که احساس کردم هویت مهمان دوستم زیر سوال رفت، اما خب اصلا دوست نداشتم زحمتی رو به عهده بگیرم که اجری نداره!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۱۳
لوسی می

نظرات  (۱۸)

سلام 
خوبه که این هشدارها در وجود انسان فعال باشه...
عقال میزنه به رفتارهای انسان

پاسخ:
سلام. بله دقیقا.
البته باید مواظب باشم به تنبلی نرسه.
بله چون میدونستم به این هشدار واقفید دیگه نگفتم...
پاسخ:
لطف دارین.
گاهی ممکنه غافل باشم. از شنیدن استقبال میکنم.
یعنی بجای اینکه همون لحظه که به این مهم پی بردین نیت خیر کنید کلا صورت مسئله رو پاک کردید؟!  :)))
پاسخ:
خط چهارم: "با وجود تلاشهای بسیار" :)
وقتی نیت اصلیتون از انجام یک کار ناکام بمونه، سخت بشه که بتونین نیت انجامش رو الهی و خالص کنین.
من ک نفهمیدم چی شد 
پاسخ:
قرار بود رفقام بیان خونه مون. دیدم نیتم اصلا الهی نیست اجری از این زحمت نمی برم، کنسلش کردم قرار شد بریم خونه یکی دیگه :دی
۱۳ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۵۹ آقای مُرَّدَد
البته با تمام احترامی که براتون قائلم: این خباثت نیست؟ :D
پاسخ:
با تشکر از تمام احترامی که با لطف بسیار برام قائلین: چراااا؟؟!
آقا من قبلا مهمونی دادم اصلا نوبت من نبود. خارج از نوبت قبول کرده بودم.
احسنت!منم الان هزارساله میخوام دعوت کنم به خاطر همین مسئله دعوت نکردم...من غیر از نیت نگران سو برداشت ها و سو تفاهم ها هم هستم،کلا دیکته ننوشتن راحت تره!اصلاح طلب طور!:))
پاسخ:
سوءتفاهم و سوء برداشت؟ مثلا چی؟
سوال بعدی 
نیت الهی از مهمانی دادن دقیقا شامل چه مواردی میشه ؟ 
پاسخ:
خیلی چیزا مثلا نیت محبت کردن، اطعام و اکرام دوستان، ایجاد فضای صمیمانه، همه ی اون چیزهایی که غالبا از مهمونی دادن تو ذهن و دلمون هست و نیت اصلیمونه. اما چیزی که ثابت میکنه نیتمون الهی بوده اینه که برامون مهم باشه که این کار فقط به چشمِ خدا بیاد نه اینکه دوستامون خوششون بیاد. من مهمونی میدم چون این کار یک سنت حسنه است و رضایت خدا رو در پی داره. این نیت الهیه.
و چیزی که این نیت رو از الهی بودن خارج میکنه و در پیشگاه خدا اجری نداره مثلا اینه که من چون نوبتمه دارم مهمونی میدم، من مهمونی میدم چون خونه تازه خریدم و نیومدن تا حالا، من مهمونی میدم اما اگر کسی دست خالی بیاد و چیزی نخره دلخور میشم، من مهمونی میدم اما اگر به بخشی از پذیرایی ایراد وارد کنن شاکی میشم، من مهمونی میدم اما فلانی رو حذف میکنم چون ازش خیلی خوشم نمیاد و ... 
اینها نیتهاییه که گاهی از مهمونی دادن داریم.
حالا راستش نیت خود من برای مهمونی دادن اون نیت الهیه بود چون دوره ی قبل هم خونه ی من بود و هیچ انگیزه ی غیرالهی ای نداشتم و اصل نیت الهیم در این بود که میخواستم یه دوستمون که غریب افتاده رو هم دعوت کنم و بساط دورهمی دلچسب تر بشه چون اگه بقیه میزبان میشدن دعوتش نمیکردن! نیت الهیم این بود. 
بعد در حین پروسه بقیه ی رفقا خیلی فشار آوردن که زود باش(چون من سفر بودم) و دیر شد و فلان شد و بهمان و کی بیایم و فلان. خب من کم کم داشتم شاکی می شدم اما چون اون نیت اصلی برام مهم بود بر اینها چشم پوشیدم و چیزی هم نگفتم.
قبل اوکی شدن مهمونی به اون دوستم پیام دادم که میخوام بگم همه بیان خونه ما تو هم بیای، جواب نداد. بعد اوکی شدن پیام دادم که فلان روز اوکی شده بیا و اینم آدرس، بهم گفت من در اروپای سبز به سر می برم! :/
خب بعد که هدف اصلی من از بین رفت دیدم الان دیگه شاکی ام از فشار بقیه! ههههه ههه! و با توجه به اینکه دفعه ی قبلی هم خونه ی ما بود نتونستم این حجم از طلبکاری رفقا که حتی یکیشون یه بار هم اشاره نکرد و نگفت که دفعه قبل خونه تو بوده و حالا خونه ی یکی از ما چهارتا باشه، رو هضم کنم و بی خیال بمونم! هرکار هم کردم که دوباره مهربون بشم نشد چون واقعا طلبکار بودن و اگه میومدن خونه ما من به روشون میووردم :)))
لذا بیخیال میزبانی شدم :)))
البته دوستشون دارم و الانم با ذوق دارم می رم ببینمشون ولی نیت من خدشه دار شده بود و تقبل اون حجم از زحمت میزبانی منطقی نبود. ^_^
من جای شما بودم با وجود این آگاهی، باز مهمونی میدادم...

مثل این میمونه که به یه مربی پیشنهاد یه مسابقه دوستانه رو با تیمی قوی میدن...
این مربی با تحلیل بازی حریف میفهمه که مسابقه رو میبازه 

اما باز پیشنهاد رو قبول میکنه...
تا در دل مسابقه هم متوجه نکات دیگری از ضعف های تیمش و قوت حریف بشه...
این اصل رو بدونید که همیشه در معرض قرار گرفتن وجوهی از شخصیت شما و شرایط رو براتون آشکار میکنه که تا در معرضش نباشید نمودی نداره...

خوبه توی این مسائل مثل یه محقق دائم نفستون رو در معرض قرار بدید ...
البته در مسائلی که احتمال فساد توش نمیره...
به خودتون میدون و فرصت شکست خوردن بدید...
پاسخ:
راستش به فکرم رسید و کلی هم درگیر بودم. اما در نهایت راحتی رو انتخاب کردم. 
و قبول دارم راهِ بهتر این نبود.
ممنون از این کامنتتون
چی شد :|
پاسخ:
متوجه نشدی یعنی؟
قرار بود رفقام بیان خونه مون. دیدم نیتم اصلا الهی نیست اجری از این زحمت نمی برم، کنسلش کردم قرار شد بریم خونه یکی دیگه :دی
:|


یعنی یه شب قبلش کنسل کنی دیگه خیلیه :|
خدا به دوستانتون صبر جمیل بده :))))


ایشالا که خیره:)
سلام
پاسخ:
میخواستن غر نزنن و طلبکار نباشن :))
سلام ^_^
یه سوال بی ربط به ذهنم رسید الان!
چرا سیب زمینی آب پز بدون نمک با سیب زمینی آب پز با نمک اینقده مزه اش متفاوت میشه؟
دقت کردین؟


ببخشید که توی پستتون پست گذاشتم.
پاسخ:
چون نمک داره!
۱۳ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۱۷ پریسا سادات ..
کار خوبی کردین:)
پاسخ:
^_^
😑 من ۹۹ درصد نیتم از مهمونی دادن شیطانی حساب میشع :))
تا ب حال از این بعد نگاه نکرده بودم 
پاسخ:
:))
شیطانی که نیست، الهی نیست فقط. :))
۱۳ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۵۶ بانوی مومن
لوسی می جان چقدر خوب که تو همه ی کارات نیتت الهی و رضایت خداست:)
واقعا غبطه خوردم بهت...خیلییی کار سختیه...ان شالله همیشه موفق باشی...

پاسخ:
عزیزم متاسفانه اینطوری نیستم وگرنه وضعم این نبود..
کاش بتونیم اینطور باشیم.
انجام این جور کارها و ترس از دلگیری دیگران نیاز به شجاعت ویژه ای داره

از این جهت تبریک می گم
پاسخ:
یه جوری گفتم دلخور نشن و نشدن ولی خب من دستِ بالای ماجرا رو داشتم.
یعنی بیان بدون آدمای بانمک مثل سیب زمینی آب پزه؟
پاسخ:
خوبه شما فیلسوفین!
وگرنه چی میشد؟
پاسخ:
وگرنه نداره. 
۱۹ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۳۷ مامان محمدمهدی
کار خوبی کردی
آفرین
پاسخ:
^_^