ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۲۳۹ مطلب با موضوع «تذکر» ثبت شده است

با شخصی صحبت میکردم

میگفت اگر می بینی یکی تو بزرگسالی نمیتونه منطقی فکر کنه

به این خاطره که تو بچگیهاش بازی های تخیلی نکرده.

اگر می بینی که تو بزرگسالی هنوز به بازی های بچگانه علاقه منده

به این خاطره که بچگی نکرده

اگر می بینی که فیلم های بزن بزن و جنگی بعضی آقایون رو اینطور مسحور میکنه

به این خاطره که تو بچگی این کارها رو نکردن!

بزرگی که جای بازی کردن نیست!

جای زندگی کردن و آینده ساختنه.



+درست میگه! من هیچ بازی ای تو دلم نمونده که انجامش بدم!

چون تو بچگیم تا دلت بخواد بچگی کردم!

جز یک چیز!

بازی های ساختنی و خراب کردنی که عاشقشم!

بهش گفتم!

میگه حتما تو بچگیهات به این کار علاقه مند بودی و بهت میدون ندادن.

به باز کردن وسایل و خراب کردن و ساختنشون.

میگم آرههههه! من یه عالمه سابقه ی خراب کردن وسایل خونه تو کارنامه م هست!

که همه ش به دلخوری ختم میشد! :|


+اینطور که به نظر میرسه که من و خواهرم بچگی های خوبی داشتیم!

به فکر هم بازی برای بچه هاتون باشین و برای بچگی کردن بهشون میدون بدین!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۴
لوسی می

پرداختن به آدم ها

و تیتر کردن خبرهایشان

آنها را بزرگ می کند.

حواستان باشد!

آدم ها را قدر خودشان بزرگ کنید.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۷
لوسی می

گاهی اونقدر از شرایط شاکی میشم

که فقط دلم میخواد برم..

رفتن رو یه گریزراهی میدونم

برای راحت شدن از خیلی چیزها..

اما دقیق که میشم

می بینم خودمو گول میزنم..

من هرجا باشم همین منم!

رفتن وقتی دردها رو درمان میکنه

که فقط شرایط تو رو به اینجا رسونده باشه

و تو مستضعفِ شرایط شده باشی

نه حجابی که خودش باید از میان برخیزد...*


*تو خود حجاب خودی حافظ! از میان برخیز...

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۰
لوسی می

تو زندگی قوانین عجیبی حاکمه،

گاهی باید ذلت رو قبول کنی،

تا عزیز بشی.



+البته تعبیر افراد از ذلت و عزت خیلی متفاوته.

چیزی که حتمیه اینه که عزت فقط برای خداست و فقط از جانب او بین بندگان تقسیم میشه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۳
لوسی می

زبانِ صادق،

سخن باصداقت

حرفی که در آن شائبه‌ای از مادّیت و خودخواهی و هواپرستی نباشد،

این سخنی است که به سمت خدا بالا می‌رود.



+رهبر انقلاب.

+در راستای تصمیم کم حرفی خواستم این قسمت کلام رهبری رو بذارم که بدونید تصمیمم بر نگفتن چه چیزهایی است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۲
لوسی می

1.

و کمتر حرف بزنیم.



+تصمیم گرفتم کلا کمتر صحبت کنم!

البته نه اینجا! در عالم حقیقی زندگیم.

و این برای چون منی، یعنی یک مجاهدت عظیم :|

هرچند که نتیجه ش یحتمل به اینجا هم سرایت خواهد کرد..

چند وقتی است که فهمیدم زیاده روی در کلام تیری است از تیرهای شیطان

که ذهنت رو از فکرهای متعالی، و دلت رو از آرام گرفتن دور می کنه..

:)

۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۱۹
لوسی می

یه روز می بینمت..



+مرتبط

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۳۴
لوسی می
درسته که اکثر رخدادها در زندگی آدم 

با انتظار، مرتفع میشن

و با گذشت زمان بالاخره از بین می رن و

به قولی: این نیز بگذرد!

اما کارنامه ای که تو در اون برهه از زمان کسب کردی

برای همیشه باقی می مونه...

هیچوقت منتظر نباشیم که فقط گذرِ زمان و اتمام دوره ی یک شرایط خاص،

همه چیز رو درست کنه،

خودمون هم دست به کار شیم،

و از شرایط سربلند بیرون بیایم

با کارنامه ی قبولی.

وگرنه جز حسرت چیزی برامون نمی مونه،

زندگی همین لحظه هاست که پر از امتحانن و دیگه برنمیگردن.

:)


+بعدا نوشت: این ذکر ورد لبهاتون باشه:

اللهم اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمه و مغفره. :)

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۵۰
لوسی می

دنیا با تمام تنگ بودنهاش،

دنیای بزرگیه!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۲۳
لوسی می

آدمیزاد معمولا قدر لحظات خودش رو نمیدونه.

وقتی کودکه در انتظار بزرگسالیه،

وقتی نوجوان میشه در انتظار فرصتی برای اثبات هویتش بی توجه به اوقات فراغت بی نهایتی که در دسترسشه،

وقتی جوان میشه در انتظار فرصتی برای نیل به آرامش با یک همسر بدون توجه به خودسازی ای که چقدر راحت به صورت انفرادی میتونه به دست بیاد،

وقتی همسر میشه در جستجوی فراهم کردن شرایط آرامش دیگری و کسب درآمد بدون توجه به زمان آزادی که برای خودسازی دوطرفه وجود داره،

وقتی والد میشه در پی رشد فرزندش بدون توجه به فرصت هایی که با رشد فرزند کم و کمتر میشن،

وقتی دوباره والد میشه در پی رشد هردو فرزندش در آرزوی روزی که هردو بزرگ بشن و زمان فراغت دوباره شروع بشه،

غافل از اینکه هرچه زمان میگذره و عمر طی میشه

اوقات آدمیزاد فشرده تر و محدودتر میشه و

کمبود وقت بیشتر و بیشتر و بیشتر،

و انگار هیچوقت اون زمانی که آدم با فراغ بال بتونه به خودش و ز کجا آمدم و به کجا می رومش بپردازه،

فرا نمی رسه...




۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۵۲
لوسی می

دیشب در حین خوندن حدیث کساء

از خودم در شگفت بودم

که چطور روزهایی که به شدت به التیام روحی نیاز داشتم

از این حدیث شریف غافل شده بودم؟!



+البته شگفتی نداره، این نتیجه ی روحی است که آلوده می شود.. :((

+از قرائت حدیث کساء غفلت نکنین.

در مواقع بحران در زندگی اساسی راه گشاست..

و پر از نور و رحمته..

خانواده رو جمع کنین با هم حدیث کساء بخونین

که پیامبر سوگند خورده اند که ما ذُکِرَ خَبرُنا هذا فی محفلٍ مِن محافِلِ اهلِ الارضِ

و فیهِ جمعٌ مِن شیعَتِنا و مُحِبینا الّا و نَزَلَت علیهِم الرحمةُ و حفَّت بهِم الملائکةُ، و استغفَرَت لَهُم الی أن یتَفَرَّقوا..

(که بر شما رحمت نازل می شود و فرشتگان تا زمانی که متفرق بشوید

بر شما درود و رحمت می فرستند و برایتان استغفار میکنند.)



۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۵۴
لوسی می

وَ اللَّهُ یَعلَمُ مُتَقَلَّبَکُم وَ مَثواکُم..



+آیه ی 19 سوره ی محمد_صلوات الله علیه


+توضیح نوشت: این روزها چند تا پست رمزی خواهم گذاشت

فقط برای ثبت لحظات، در جریانِ کارمون.

که ان شالله به زودی به محض نتیجه گرفتن، فک رمز میکنم! :)

دعا کنید برامون که تقدیر خیر برامون رقم بخوره.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۰۹
لوسی می

من فکر میکنم که جهان رو بر پایه ی روابط علت و معلولی ساخته ن؛

و رفتارهای ما،

در میزان اثرگذاری این علت ها بر معلولها نقش داره.

و اگر علتی برای کسی معلول خاصی رو باعث میشه؛

و برای ما نه،

به خاطر اینه که ما با رفتارمون،

اثر اصلی این علت ها بر معلول ها رو کم می کنیم.

گاهی اونقدر گناه می کنیم،

که حتی اگر تخم مرغی از دیوار خونه مون به زمین بیفته؛ نخواهد شکست!!



+نظرتون چیه؟

به نظرتون مبهم اومد؟

ادامه ی مطلب رو بخونین!

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۵۷
لوسی می

چرا غیبت میکنیم؟




1.گاهی مشاهده ی یک رفتار چنان رومون اثر منفی میذاره

که نمیتونیم ماجرا رو با کسی شریک نشیم

و از کسی نشنویم که آره، تو حق داری دلخور باشی!

این نتوانستن ناشی از چیه؟ ضعف؟ وابستگی به تاییدات دیگران؟ یا چی؟

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۲۳
لوسی می

دوستی میگفت ماشین روح ما بس که ثابت مونده،

اصلاً راه نیفتاده و جاده ای رو طی نکرده که متوجه بشیم ایراداتش کجاست.


مثالش از اول برام دلنشین بود؛

اما عینیتش رو این روزها در خودم می بینم.

این روزها که کسی داره با سوییچ ماشین ور میره!!




+رَبِّ أعوذُ بِکَ مِن هَمَزاتِ الشَّیاطین..وَ أعوذُ بِکَ رَبِّ أن یَحضُرُون (97 و 98 مومنون)

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۴۷
لوسی می