ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۳۳۱ مطلب با موضوع «خانوادگی :: مادرانه» ثبت شده است

روزهایی در زندگی آدم هست

که هیچکس، هیچوقت متوجه نمیشه

اون روزها بر تو چگونه گذشت

و احوالات اون روزها رو

فقط و فقط

تو میدونی

و خدا...



+مثل روزهای تولد بچه هات..

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۲۶
لوسی می

این کلیپ های چرت و پرتی که مستر تو تبلت دانلود میکنه

و بعد یادش میره حذفشون کنه

و پسرک هم مدااام میشینه همونا رو نگاه میکنه

وااااااااقعا منو حرص میده!

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۱۲:۰۱
لوسی می

بسمه تعالی


بدین وسیله

رسماً اعلام میکنم

که از مادری کردن

برای دو تا پسر بچه

با این سن و سال

و این اختلاف سنی

کم آورده ام

نقطه.

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۱۱:۴۱
لوسی می

مِن باب تشویق کردن پسرک به صورت غیر مستقیم،

رو به گل پسر میکنم و میگم:

گل پسرم، خوش به حااااااالت، چه داداش خووووووبی داری..

پسرک با بی خیالی محض:

خب باشه. من فردا داداش شما میشم!


:دی

۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۴ ، ۱۷:۵۰
لوسی می

من واقعا روحم آزرده ست

اصلا امروز رو نمیتونم هضم کنم..

و حتی نمیتونم تعریف کنم..


:((

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۴ ، ۲۲:۳۷
لوسی می

پسرک به سنی رسیده

که دیگه زورم بهش نمیرسه!

:|

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۵:۱۶
لوسی می

باید یه لیست مواد غذایی بزنم به دیوار

هر روز هرکدومشو به پسرک میدم تیک بزنم!



+همه ی گروه های مواد غذایی رو یادم نمیمونه!

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۴ ، ۱۹:۱۸
لوسی می

لذت مادرانه یعنی وقتی که می بینی

گل پسرت داره پسرکت رو صدا میزنه :)

:)


+پسرکم خواب بود

و گل پسرم مدااااااام صداش میکرد

و با تعجب نگاه میکرد که چرا تکون نمیخوره! :)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۴ ، ۱۸:۵۱
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۲ دی ۹۴ ، ۱۱:۰۳
لوسی می

این روزها

هیچ چیز

به اندازه ی نگاه پر از محبت بچه ها به همدیگه

منو لبریز از عشق و امید نمیکنه..



+اینکه پسرک صبورانه اسباب بازی سنجد رو براش نگه میداره تا ازش بگیره،

اینکه وقتی گریه میکنه سریع میاد تا گریه ش رو آروم کنه،

اینکه وقتی تو بغل من نق نق میکنه میگه آخه چرا اذیتش میکنی؟

اینکه چپ و راست میگه این پسر منه!

اینکه هی میاد بهش میگه: الهی قربونت برم من!

اینکه وقتی سنجد میخنده پسرک سریع با مهربونی میخنده و میگه: الهی بگردم!

+خدایا پشت دو پسرم رو به هم محکم کن..

و اونها رو همراه هم قرار بده

که تو رو بسیار عبادت و تسبیح کنند

که فقط تو بر همه چیز توانایی.

۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۱۸:۵۶
لوسی می

میگن اونهایی که در کودکی

اینطور در ناخودآگاهشون ضبط شده باشه

که هیچ کاری رو بر اساس علاقه نمیشه انجام داد

و کارها همه ش ناشی از زور است و اجبار،

وقتی بزرگ بشن

کارها و تصمیماتشون رو خوب شروع می کنند

اما هیچوقت به آخر نمی رسونند..



+منم این مشکل رو دارم،

و چند وقت پیش در یک حلاجی ذهنی

فهمیدم که من در تمام طول مدت کودکیم

هرگز برای دنبال کردن علاقه مندیهام تشویق نشدم

و همیشه به دنبال علاقه مندی های خواهرم بودم!!

چون فکر میکردم خوب بودن، یعنی علاقه هایی مثل او داشتن..

و علاقه های من یک سری اقدامات خرابکارانه ست..

چون من کلا آدم نرمالی نبودم و برعکس خواهرم دخترانه رفتار میکرد.

حالا فکر میکنم که چطور میتونم

بچه هامو مستقل از هم بزرگ کنم

که بدونن حق دارن همونطوری زندگی کنن که دلشون میخواد

و هرگز نباید فکر کنن که خوب بودن

یعنی مثل دیگری بودن..

+به نظرم کار سختیه..

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۹
لوسی می
یکی از لطفهای خدا به من
این بوده که بچه هام یه مدلی ان
که هرکس می بیندشون
میگه:
بچه های من "هم" اینطوری بودن!

:)

+الحمدلله.
+موضوع خیلی خفنی نیستا!
یه وقت فکر نکنید بچه های من نابغه ان! :|
۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۸
لوسی می
تصمیم گرفتم که دیگه بدون حضور مستر
در میهمانی ها شرکت نکنم.


+به علت فشار مضاعفی که ناشی از غیبت پدر،
به پسرکم وارد میشه.
:(
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۲
لوسی می
انگار جدی جدی اینها فکر کردن
بچه ی ما مال اونهاست!!



+چرا خدا اینقدر والدین رو تحویل گرفته؟!
من به عنوان کسی که خودم جزو والدین به حساب میام،
به این مسئله گله دارم!  :|
+درسته که پدرها رو بیشتر تحویل گرفته
اما من کلا به این تحویل گیری های افراطی گله دارم!
چه پدر چه مادر!
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۴ ، ۰۰:۰۶
لوسی می
کی میگه بچه داری سخته؟؟!
بچه داری سخت نیست
چیزی شبیه به فاجعه ست!!
توصیف من از بچه داری
ورود به گودال عظیم کمبودها و نواقصته
و هرچی بیشتر توش دست و پا میزنی
ضعفهای وجودت رو بیشتر بهت نشون میده..
گودالی که هیچ راه فراری نداره1
جز اینکه خودت و ضعفهاتو درمان کنی!!
انتظار داشته باشید که با وجود فرزند،
هر لحظه و هر آن در حد مرگ از خودتون ناامید بشید!


+این اصلا بُعد منفی ماجرا نیست ها! اصلاً!
1 الحمدلله، الحمدلله، الحمدلله. علی کل حاااااال!
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۳:۰۱
لوسی می