والا همه ی بچه ها تا چهارماهگی مشکلات معدوی و بادگلوشون حل میشه
گل پسر ما دیگه نزدیکهای شش ماهشه
اما ما هنوز با این موضوع مشکل داریم.
ای بابا!
:(
والا همه ی بچه ها تا چهارماهگی مشکلات معدوی و بادگلوشون حل میشه
گل پسر ما دیگه نزدیکهای شش ماهشه
اما ما هنوز با این موضوع مشکل داریم.
ای بابا!
:(
طبق تلاش های خالصانه ی مستر
پسرک داره یاد میگیره
که به جای واژه ی توهین آمیز و اعصاب داغون کنِ "نمیخوام"
از عبارت بسیار محترمانه و زیبای "الان شرایطش رو ندارم"
استفاده کنه!
وقتی این عبارت رو به کار می بره،
من رسماً میخوام درسته قورتش بدم. :)
+خیلی از مستر ممنونم که چنین خلاقیت فوق العاده ای به خرج داد
تا اعصاب ما از دست نمیخوام های متوالی پسرک داغون نشه :)
+مثال عینی:
من: پسرک جانم میای اسباب بازی هاتو جمع کنیم؟
پسرک: الان شرایطش رو ندارم! :))
- من تو را بزرگ کردم،
با جان و شیره ی خود تو را
پرورش دادم
و اکنون که می روی از تو هیچ نمی خواهم
و هیچ انتظاری از تو
ندارم ،
فقط یک وصیت می کنم
و آن این که
«خدای بزرگ را فراموش نکنی»
+ای مادر!
بعد از بیست و دو سال به میهن عزیز خود باز می گردم
و به تو اطمینان
می دهم
که در این مدت دراز
حتی یک لحظه
حتی یک لحظه
«خدا را فراموش نکردم...»
+رویای بزرگ من برای خودم و بچه هام و همه و همه و همه!
که هرکار میخوان بکنن،
هرجا میخوان برن،
با هرکس که میخوان باشن،
هرطور دوست دارند زندگی کنن،
فقط هیچوقتِ هیچوقتِ هیچوقت خدا رو فراموش نکنند...
خدایا بخواه براشون.. و برای همه..
و استجب لمن لایملک الا الدعا و سلاحه البکاء
(و اجابت فرما برای منی که جز دعا سرمایه ای ندارم و سلاحم گریه است...فرازی از دعای کمیل)
+متن بالا از خاطرات چمران عزیز، بود.. چمرانِ بزرگ..
چمرانِ چمران!
وقتی عصبانی هستید
قبل از واکنش نشون دادن
از خودتون بپرسید
آیا این موضوع، ده سال دیگر هم برای من مهم است؟!
+برای اینکه از دست پسرک عصبانی نشم
سعی میکنم قبل از واکنش به این فکر کنم
که آیا اگر ببینم بچه ی شخص دیگه ای هم اینطور رفتار کرده
به مادرش نمیگم: ولش کن بچه ست؟!
چون معمولا به همه اینو میگم! هههه ههه!
جدیداً وقتی پسرک رو می بوسم
میگه:
"ممنونم!"
:)
+و من یه حس لرزش در دلم احساس میکنم..
و تویی که اونقدررر بزرگ شدی
که خودت کیک تولدت رو انتخاب میکنی...
:)
+ای ساربان آهسته...لطفا.
از اینکه اسم گل پسرم
شبیه اسم کسی شده که ازش خوشم نمیاد
یه جوری میشم!!
+میدونم محاله که تاثیری داشته باشه
اما از اینکه هی صداش که ممیکنم یادم میاد اسم اونم همینه یه حس نامطلوبی بهم میده
میترسم آخر این همه فکر کردن غیرارادی تاثیرشو بذاره!!
+اسم اونی که ازش خوشم نمیاد رو تازه فهمیدم!! :|
گل پسر آدم چقدر میتونه برای مامانش ضدحال باشه
که بعد از نیم ساعت روی پا بودن و خوابیدن
و نیم ساعت دیگه روی پا موندن برای سنگین شدن خوابش؛
به محض اینکه بذارنش زمین
بیدار بشه؟
+گل پسرم چرا مامان رو درک نمیکنی؟
درسته که این برنامه ی هر روزته، اما امروز..
من امروز یک بار تموم شده م.. درک کن لطفا..
بغل کردن پسرک
و غلت زدن روی زمین
از این سر اتاق
تا اون سر.
:)
+خیلی به پسرک خوش گذشت
حال میده واقعا. امتحان کنین :)
با مستر تصمیم گرفتیم
قضای تولد سه سالگی پسرکمون رو به جا بیاریم
و یک تولد سه در سه براش بگیریم؛
در سه روز قبل از سه سال و سه ماه و سه روزگیش!
:)
وقتی دکتر گفت هر دو پسرم سالمند
و هیچچچچیشون نیست
به معنای واقعی کلمه:
زنده شدمممممم...
+این موقع ها، هیچ دستاویزی جز نذری های محرم ندارم...
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا عباس بن علی علیه السلام.
+الحمدلله، الحمدلله، الحمدلله.
+خدایا دل مادران رو صبوووووووور و راضی کن به رضا و قضای خودت
و به عظمت و لطف خودت هیچ مادری رو با سلامتی بچه هاش امتحان نکن ...