به یکی از بچه ها میگم دست پسرک رو هم بگیر با هم برین.
پسرک میگه: لازم نیست؛
من خودم دست خودمو میگیرم..
بعدم پشتشو میکنه به من
و نشون میده که دستهاشو پشت کمرش به هم گره کرده،
و میگه اینطوری!
:))
به یکی از بچه ها میگم دست پسرک رو هم بگیر با هم برین.
پسرک میگه: لازم نیست؛
من خودم دست خودمو میگیرم..
بعدم پشتشو میکنه به من
و نشون میده که دستهاشو پشت کمرش به هم گره کرده،
و میگه اینطوری!
:))
مستر به تلافی شام عروسی ای که امشب نخوردیم
من و بچه ها رو برد یه جای خوشمزه..
+ممنونم ازت مستر :*
شما خیلی خوبی.. واقعا خوبی..
بچه ها هیچوقت متوجه نمیشن
که لحظه های مادرانه ی تو،
چگونه گذشت...
+و مستر که به من میگه: من و بچه ها، آزمایش توییم...
واعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنة.. (انفال-28)
وقتی پسرک دلش میخواد تمام ایام نوروز رو
به نمیخوام و نمیام بگذرونه!
:|
+چه باید کرد؟!
+هرچند روزگار ساده ای نیست، اما تصور اتمامش دلم رو میلرزونه..
خوشحالم که پسرک با تمام وجودش داره بچگی میکنه..
در راستای اینکه غذاهای ذغالی سرطان زا عنوان شدند،
تصمیم گرفتم از حالا جوجه ها رو تو فر کباب کنیم.
و امروز تصمیمم رو عملی کردم..
جاتون خالی خیلی عالی و خوشمزه و بی دردسر بود.
:)
+پیشنهاد میکنم حتما امتحان کنین :)
گل پسر ما به محبوب قلبهای خاندان تبدیل شده.
:)
هرجا میریم از غریبه و آشنای دور و نزدیک
کلی همه قربون صدقه ش میرن.
حتی چند مورد پیشنهاد داشتیم که پسرتون رو بذارین پیش ما، ما بزرگش کنیم!
:|
انقدر حس خوبیه
که با مستر سه چهار ساعت بیرون از خونه ایم،
و وقتی ظهر ساعت یک میرسیم خونه
من برای ناهار تدارکات از پیش طراحی شده ی مناسبی دارممممم
و بلاتکلیف نیستم.
:)
وقتی مستر هست
هیچ رنجی، هیچ اتفاق تلخی، هیچ توهینی حتی
برای من ذره ای اهمیت نداره..
+وقتی مستر هست..
مستر رفت،
و با اون پیام شادی بخش،
و یه گلدون دوقلوی قشنگ،
و یک گلدون گل یک قلوی قشنگ تر،
برگشت.
:)
+و لبخند مهمون دلم شد..
یکی از بهترین خبرهایی رو که این روزها میتونستم بشنوم
به صورت کاملاً غیرمترقبه و غیرقابل انتظار شنیدم..
خدایا شکرت همونطور که لایقشی..
+سلامتی گل پسر :)
+یک ماه بود این موضوع یک بخش بزرگی از روانم رو به صورت پنهان و ضمنی درگیر خودش کرده بود.
وقتهایی که پسرک نیست
لحظه به لحظه،
چیزی مثل سوهان دائمی
روحم رو خراش میده
و قلبم رو فشرده میکنه
و من به وضوح احساسش میکنم،
حتی وقتی که دارم میخندم...