321.

چرا تا کنکور فقط یه ماه مونده

و من هیچی نخونده م؟؟!

:(

320.

پس دادن بازدید یک دوست
بعد از یازده ماه!
میگه چرا این همه حرفی که پای تل هس
تو مواجهه ی روبرو نیس؟!
میگم چون تو مواجهه ی روبرو بچه هم هس!
:دی

317.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

314.

ملاقات با "م" کلا منتفی شد.
قرار بود یه چیزی بهم بده،
از بس هی نشد و نشد
که بالاخره دیشب بهش گفتم:
"آقا نخواستم! خودم میخرمش!"

311.

دیشب همه ش خانم عموم تو ذهنم بود..
:(
لحظه ی فوتش رو تصور می کردم :(


+جمعه چهلمشه...
+یادم باشه امشب براش یه چیزی خیرات کنم :((

308.

آشپزخونه م شده بود بازار شام!
شلووووووووووووووووغ!
سه ساعت تمام تو آشپزخونه داشتم کار میکردم
که تمیز و مرتب شه!
مستر که اومد از بس تمیزی به چشمش اومد
که دعوام کرد
که "چرا خودتو اذیت کردی؟
چه عجله ایه؟!
کم کم انجام میدادی نه همه شو با هم!" :دی
شَبِش!
سرزده!
یه عالمه مهمون اومد!
به اضافه ی پدرشوهر و مادرشوهر
که هردوشون رفتن تو آشپزخونه!
:|

+آیا این یک معجزه نیست؟! :)

300.

داشتم از نگرانی می مُردم!

که مبادا واسه برداشتن پایان نامه

الان دیر باشه :(

+دیر نبود! :)

298.

امروز برنامه م تمیز کردن پستوهایی بود
که همیشه به خاطر کمبود وقت
تمیز کردنشون رو بیخیال میشدم!

296.

بازم قسمت نشد این "م" رو ببینم!
واقعا!
قسمتو می بینی؟!

294.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

293.

قراره مستر کباب بخره
من پلوشو بپزم.
:)

291.

یه درس دیگه مم نمره دوم شدم
ببینم این ترم بالاخره شاگرد دوم میشم یا نه!
:دی


+دلهره دارم بچه ها برن فِرت و فِرت از استادا نمره بگیرن!
سرِ من بی کلاه بمونه.
آخه قبلا از این کارا زیاد کرده ن! :(

290.

+دیروز نصف خونه رو جمع و جور کردم
به ها رو رنده کردم
دو سری از لباسها رو شستم
بعدم رفتیم خرید

+امروز یه سری دیگه از لباسا رو شستم
و نصف بقیه ی خونه رو هم جمعیدم.
چه روزای خوبی :)

+وقتی حجم کارهای ناتمومت زیاد باشه
آرامش روانیت هم به هم میریزه.
الان دارم به سمت آرامش میرم :)

289.

یکی از نمره ها رو زدن
شده م 19.5
بعد دیدم میانگین کلاس 19.43 است!
نمیدونم الان باید خوشحال باشم یا ناراحن؟!

288.

رفتیم پیتزا بخریم

پول مستر گوشه نداشت

طرف ازمون قبول نکرد.

اعتبار کارتش هم فِرت

همین دیروز تموم شد!

کل خیابونا رو گشتیم

دنبال یه بانک!

واسه پول گرفتن!

بعد یه ربع برگشتیم پول پیتزا رو بدیم

یارو میگه:" آقا لطف کردین،

قابل شما رو نداشت!"

+سکوت می کنم!