2067.
سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۴۴ ب.ظ
دیشب به عشق مستر!
تاکید میکنم فقط به عشق مستر!
تا ساعت سه صبح مشغول تمیز کاری منزل بودم!
که مبادا مستر امروز بیاد و خونه رو به اون وضع مشاهده کنه.
خب الحمدلله وضعیت خوبی برای خونه رقم زدم
و خونه رو از یک خونه ی پسرونه به یک خونه ی خانم دار(نه کدبانو دار) تبدیل کردم.
:)
+و امروز مثل همیشه ساعت هشت صبح بیدار شدیم :(
و من ساعت دوازده دیگه رسما داشتم از خستگی و خواب غش میکردم،
و هرطور بود پسرک رو به بهانه ی خوابوندن گل پسر،
فرستادم بالا تا یه چرتکی بزنم!
در حد یک ربع خوابیدم و همین منو از مرگ حتمی نجات داد!
فهمیدم این تدبیر فوق غلطه و برای من یکی اصلا جواب نمیده!
۹۵/۰۲/۲۸