3133.
يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ب.ظ
قدری آرامش به خونه برگشت.
از پست قبلی که گذاشتم من در اعصاب داغون هستم تا همین الان.
که مستر و پسرک رو برای خرید فرستادم بیرون،
و گل پسرِ به غایت جیغ جیغو و غرغرو شده رو خوابوندم!
در سکوت محض خونه برای خودم چای با عطرگل دم کردم،
و اومدم اینجا.
+به خاطر همه ی اعصاب داغونم و گل پسر قرار عصرونه مون رو هم کنسل کردیم.
+احساس خستگی میکنم، اسباب کشی که کشدار بشه آدم حسابی خسته میشه..
اونم بدون کمک، و با دو تا پسر بچه ی ماشالله حسابی شیطوووون که من هی جمع میکنم و اونها هی میریزن..
+تاریخ این پست رو ببینین؟
اون روز برای جمع کردن شستمشون.
از اون روز من چند بار این اسباب بازی ها رو برای اسباب کشی جمع کرده باشم خوبه؟؟!
که الانم انگار نه انگار و زندگی مثل قبل در اتاق بچه ها جاری است!!
۹۵/۰۵/۰۳
ان شاالله که زودتر تموم بشه و برید تو خونه جدیدتون به آرامش برسید.