و امروز پنج سال گذشت...
پنج سال از با تو بودنم،
که میدونم اونقدری که من به تو وابسته ام،
و من به لحظه لحظه بودنت نیاز دارم،
تو اصلا نسبت به من اینطور نیستی!
هههه ههه!
+پسرکم! _یک وقفه ی یک دقیقه ای برای فکر کردن به اینکه چی بنویسم! و بعد:_
دوستت دارم. :)
همین.
+پنج سال شد که من آدم دیگه ای شدم،
و همه ی این تغییرها رو مدیون تو ام.
امروز قراره برای خونه مون مشتری بیاد.
فک کن! اولین مشتری تمام طول زندگیمون.
:)
ان شالله که هرچی خیره اتفاق بیفته.
چرا وقتی عصبانی میشیم،
احساس میکنیم باید داد بزنیم و صدامون رو بالا ببریم وگرنه یه چیزیش کمه؟!
:|
شاید احساس میکنیم اینطوری خشممون بهتر بروزداده میشه،
برای همینه که هرچی خشمگین تر باشیم بیشتر داد میزنیم،
خب اینطوری طرف مقابل هم قدری می ترسه و حساب کار دستش میاد،
شایدم این روشی غیرارادی برای تخلیه ی هیجان و انرژی منفی ایه که در درونمون جمع شده.
شایدم از بچگی اینطور یاد گرفتیم!
اما دلیلش هرچی که هست، چطوری میشه خشم رو بروز داد،
طوری که همه بفهمند خشمگین هستیم (چیزی که معمولا میخوایم اتفاق بیفته برای همین داد میزنیم!)
اما اینقدر هم ضایع نباشه و بعدش احساس حماقت نکنیم؟!
+شما وقتی عصبانی میشید چه کار می کنید که طرف مقابلتون متوجه بشه؟!
داشتیم با بچه ها برنامه ی "خدا چه آفریده؟" شبکه پویا رو تماشا میکردیم.
و بالاخره فهمیدم که استاد شیفو تو کنگ فو پاندا چه حیوونیه!
:))
می دونستین شما؟!
:)
+ایشون یک پاندای قرمز هستند!
این برنامه یک کنگ فو "پاندا"ی کامله! :دی
ولی خدایی خیلی حیوون خوشگلیه، دوستش دارم :)
پریروز رفته بودم دانشگاه،
و دیدم که یک مینی مارکت در راهروی دانشکده تأسیس شده!
اینو کجای دلم بذارم!؟
+تریا دو قدمی دانشکده ست بعد تو دانشکده هم اومدن مارکت زدن! :|
من شخصاً و قطعاً اعتراض خواهم کرد!
به یک نفر آدم مشهدنشین که صبح ها فرصت داشته باشه
کاری که من میخوام رو برام انجام بده نیازمندم!
+ماکزیمم بیست روز صبح وقتش رو میگیرم.
حتی میتونه فیزیکی اقدام نکنه و اینترنتی کار رو انجام بده،
اما قدری کارهای تلفنی و مراجعاتی و اینها هم داره.
و مرخصی آزاده! یعنی به خودش بستگی داره که چطوری به کار بپردازه،
اما سرعت اتمام کار برای من خیلی مهمه.
و اینکه بابت هزینه هم با هم کنار میایم ان شالله.
دیروز رفتیم آپارتمان دانشجو رو دیدیمش.
هردومون پسندیدیمش.
150 متر بود بزززززززررررگ.
البته من حدس میزنم بیش از ده سال عمرش باشه،
اما خب تمیز بود.
حسابی قابل شیک شدن بود،
خرج تو خونه ش از ده تومن دیگه بیشتر نمیشد.
شاید حتی پنج تومن.
این نقشه، نقشه ی ایده آل ماست،
نمیدونم کی قسمت میشه بخریمش.
من که هنوز امیدوارم که مستر نظرش عوض بشه و همونو بخره.
امیدوارم.
چرا ویسهایی که تو گوشی ضبط کردم فرمتشون mp4 میشه؟
و چرا با اینکه mp3 میکنمشون اما باز هم تو نرم افزارهای ادیت ویس باز نمیشن؟
+میخواستم یه فایل از شعرخوندن بچه ها بذارم.
نمیشه دیگه! :|
به نظرم میاد
که بالاخره همین ترامپ باعث میشه
روحانی به آغوش اسلام برگرده!!
:دی
درسته که اکثر استادهام رو دوست میدارم،
اما گاهی هم در مورد بعضیهاشون خیلی تلاش می کنم
تا طبیعی رفتار کنم
و به روشون نیارم چقدددددر ازشون بدم میاد!
+فکر میکنم دل به دل راه داره و احتمالاً اونا هم از من بدشون میاد! :دی
خواهر جاااانم سوار مترو شده،
به حساب طی الارض مستقیم و سریع مترو مدتی دستش رو از میله های خود نگهداری (بهشون چی میگن؟!) رها کرده،
رها کردن میله همان،
و ترمز ناگهانی و خارج از ایستگاهِ مترو همان،
و پرت شدن خواهر جانم همان،
و برخوردش با میله ی عمودی مترو همان،
و شکستن دنده اش همان.
:((
+تو مترو خودتون رو محکم نگه دارید به تکنولوژی اعتماد نکنید.
+دیروز بالکل خونه ی خواهرم مشغول کوزت گری خواهرانه و مخلصانه بودم،
و هرکار میکردم خواهرم میگفت خدا هیچ دختری رو بی نصیب از خواهر نذاره الهی :)
خواهر دارین یا ندارین، بلند بگین الهی آمین. :)
+سلامتی باشه برای همه ان شالله.
