ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۳۱۲ مطلب با موضوع «خانوادگی :: پسرکم» ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۲ دی ۹۴ ، ۱۱:۰۳
لوسی می

و پسرکی که این روزها

هیچ محدودیتی بابت کوتاهی قدش احساس نمیکنه!!



+هرچیزی که بخواد برداره

میره صندلی سنگیـــــــــــــــــــــن آشپزخونه رو میاره

میره بالاش برمیداره!

:|

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۱۱:۰۰
لوسی می

مدتیه که صدای پسرکم نمیاد!

بلند میگم: پسرک من چه کار میکنه؟!

جواب میده:

تو دفترش کشیده/ نقاشی قشنگی!!

:))



+عزیزممممم :*

داشت نقاشی می کشید. از طرز جواب دادنش واقعا لذت بردم :)

+بیتی از کتابش:

خواهرجونِ می می نی/ با چند مداد رنگی/ تو دفترش کشیده/ نقاشی قشنگی :)

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۱۸:۴۹
لوسی می

ظهر کمرم درد گرفته بود

کمی آه و ناله کردم

پسرک کاملا بی تفاوت و به صورت کاملا سوالی می پرسه:

"داری می میری؟!"


:|

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۴ ، ۲۰:۳۸
لوسی می

پدر و پسر همه ی ویفرها رو خوردن!

میام میگم هیچی برای من نگه نداشتین؟

مستر: نه دیگه! گفتی که نمیخورم!

پسرک در حالی که کاملا میره تو مود عذاب وجدان،

بسته ی ویفر رو میگیره جلوی بینیم میگه:

بیا مزه ش رو بو کن!

:))


+ده دقیقه بعد،

وسط بازی میاد میگه مامان من فردا از اون ویفرها برات میخرم..

:)

+عزیزممممممممم :*

۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۴ ، ۲۲:۴۵
لوسی می
تصمیم گرفتم که دیگه بدون حضور مستر
در میهمانی ها شرکت نکنم.


+به علت فشار مضاعفی که ناشی از غیبت پدر،
به پسرکم وارد میشه.
:(
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۲
لوسی می

این روزها پسرکم اساسی افتاده رو دور معکوس سازی جملات!

کتاب بخونم،

شعر بخونم،

حرفی بهش بزنم

کلا همه رو معکوس می کنه تحویل میده!

:)


+مثلا یک جمله از کتابش اینه که : هرکی کلاهش افتاد/ می بازه و می سوزه/ پیشی کلاهش افتاد/ پس اون میشه رفوزه.

و پسرک: هرکی کلاش نیفتاد/ اون برنده میشه/ پیشی کلاش نیفتاد/ پس اون شده برنده.

+ فک کنم بهتره متضادها رو بهش یاد بدم.

:)

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۴:۲۱
لوسی می
مامان رفته بودیم اونجا
آقاهه دوتا در قابلمه برداشته بود
میزد به هم!
:))



+تعبیر پسرک از سنج های عزاداری :)
+پسرک همچنان تو حس و حال دسته های سینه زنیه :)
۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۴ ، ۱۳:۲۸
لوسی می

هیک هیک شده!!



+یک اصطلاح پسرک که فقط خودش و من می فهمیم یعنی چی!

غیرقابل ترجمه ست چون در زبان فارسی برای این موضوع لغتی تعریف نشده!!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۴ ، ۱۱:۵۲
لوسی می

از ساعت نه و نیم

تا الان که ساعت یک باشه

بدون وقفه با پسرک بازی کردیم!

همین الان رفته بالا

منم اومدم سنجد رو بخوابونم!


+کاردستی ماهیگیری

پرش از روی مانع

خونه سازی با مگهای مغناطیسی

درست کردن پازل

طبل زدن و سینه زنی

و اجرای قصه ی کتابش به صورت نمایشی

از برنامه های امروزمون بود!

+امروز خدا رو شکر کردم که بالایی ها هستن! :|
۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۲:۵۸
لوسی می

من رفته بودم بالا

پلو، با عدس، با گوشت با خرما خوردم.



+منولوگ هر روز پسرک!

عجیب این غذا به دلش نشسته :)

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۴
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۱
لوسی می

نگرانم که مبادا غیبت های مستر

روی روان پسرک اثر منفی داشته باشه.



+که میدونم داره!

همین که بعد از 14 ساعت بازی مداوم

با دو تا مخالفت من اینطوری بی دلیل میزنه زیر گریه

و جیغ و داد راه میندازه

یعنی جای خالی باباش خیلی آزارش میده..

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۴ ، ۰۰:۳۹
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۵ آذر ۹۴ ، ۲۰:۵۵
لوسی می
دیروز و امروز برای اولین بار کاردستی درست کردیم.
حوض ماهی و پرنده!
:)

+نقاشی روی دیوار!
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۷
لوسی می