ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۱۰۷۷ مطلب با موضوع «خانوادگی» ثبت شده است

دیر رسیدن،

بهتر از نامرتب رسیدنه!

:دی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۵ ، ۰۱:۴۱
لوسی می

اینم گل پسرم در مخفیگاه دوست داشتنیش!!

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۱:۵۶
لوسی می

پسران کتاب دوستم!




+شیفته ی این عکس شکار لحظه ای خودمم!

اصلا نمیشد نذارمش! :دی

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۱:۵۴
لوسی می

فرزندِ شما،

شما رو در جایگاهِ خدا می بینه،

در ایفای نقشِ خدا بهترین باشید.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۱۴:۴۲
لوسی می

بامدادان مستر رفت.

هعی.



+غر نزن! عه! :|

+زن باید ضرورتهای مرد را درک کند و بر او فشارِ روحی و اخلاقی وارد نسازد. کاری نکند که او در  امر زندگی مستأصل شود(...) باید او را به ایستادگی و مقاومت در میادین زندگی تشویق کند و اگر چنانچه کار او مستلزم این است که مثلاً نمی‌تواند یک مقداری به وضع خانواده رسیدگی کند، این را مرتّب به رخ او نکشد! (رهبری،خطبه‌ی عقد 10 اردیبهشت 1375)

+بله چشم!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۱۲:۴۵
لوسی می

به نظرم دلم بند چیزیه که نباید باشه.

یا کلا نگاهم به زندگی باید تغییر کنه.

خسته شدم!

والا از خسته شدن هم خسته شدم!

أه!



+خدایا شکرت!

انزال سکینه1 لطفا!


1.هو الَذی أنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُومِنینَ لِیَزدادوا إیمانًا مَعَ إیمانِهِم(4فتح)

او کسی است که آرامش را بر قلوب مومنان نازل میکند تا بر ایمانشان افزوده شود.

+حالا مثلا منم از مومنان باشم! مثلا!


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۵ ، ۱۸:۵۲
لوسی می

پنج روزِ پیشِ رو..




+و دلِ بی اعصابِ من.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۵ ، ۱۸:۳۷
لوسی می

الحمدلله از مراسم یلدامون راضی بودم.

احساس کردم قابلیت مهمان داری و پذیراییِ شب یلدا رو هم دارم!

:)




+پسرک همچنان بیداره

و من و مستر منتظریم ایشون خوابش ببره

که شام مخصوص بزرگسالانمون رو بخوریم!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۹
لوسی می

برای یک تایپیستِ نسبتاً حرفه ای مثل من،

بی اسپیسی بد دردیه رفقا!

بد دردیه!



+اینه که عطش پست نوشتن رو در وجودم خفه میکنه!

:((

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۵ ، ۲۳:۰۳
لوسی می

ممنونم مستر!

به خاطر تک تک لحظات این سه روز!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۶:۰۹
لوسی می

من  اصلا نمیتونم زندگی بدون تعطیلات رو تحمل کنم،

فکر میکنم به جای این همه ایام تعطیل پراکنده،

خوب بود یه هفت روزی لااقل وسط سال هم تعطیلات میداشتیم.

چقدر ترجیح میدادم که مستر از این شغلهایی داشته باشه،

که یه مدت پیاپی سر کار هستن، و یه مدت خونه.

مثلا هفته درمیون، یا دوهفه درمیون.

این تعطیلات داره کم کم منو زنده میکنه.

البته اگر مستر اجازه بده!

ههه هه!

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۵ ، ۲۳:۰۶
لوسی می

چشمهایش..

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۴
لوسی می

خسته ام.

عمیقاً خسته ام.

احساس میکنم هرقدر میدوم به زندگی نمیرسم..

به اندازه ی همه ی روزهای همسرانه و مادرانه م خسته ام.




+گاهی دوست دارم به اندازه ی شش سال بخوابم..

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۴
لوسی می

همین الان نشستم 281 پست مادرانه م رو خوندم

و های های گریه کردم!

:|

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۱۶:۱۸
لوسی می

در انتظار مستر!



+با خونه ی شلوغ! :|

و چشمان پر از خواب!

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۰:۲۷
لوسی می