ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۲۴۷ مطلب با موضوع «خانوادگی :: همسرانه» ثبت شده است

تصمیم گرفته بودیم که دو سه روزی با مامانم و بچه ها برم سفر.

مستر موضعش نامعلومه،

نمیگه نرو! اتفاقا میگه برو!

اما به نظر نمیرسه که از ته دلش راضی باشه.

نمیدونم چه کار کنم..

مستر میگه برو، نهایتش فکر میکنم رفتی ماموریت!

:)


+حقیقت اینه که من هیچ سفری رو به بودن در کنار مستر ترجیح نمیدم!

حتی اگر مستر مدام تلویزیون ببینه و من این گوشه ی خونه به وبلاگم برسم!

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۱
لوسی می

گاهی که می بینم مستر مشغول حساب و کتاب میشه

و دخل و خرج ها رو حساب کتاب میکنه

حس بدی پیدا میکنم

از اینکه نمیتونم تو اقتصاد خانواده کمکش باشم..



+البته الحمدلله وضعیت ما خوبه و هیچ ضرورتی نداره که کمک حالش باشم،

اما دلم میخواست که باشم!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۲
لوسی می

برای اینکه کسی خوبی هاش رو در حق شما ادامه بده،

بهش انگیزه بدین..

بهش انگیزه بدین..

بهش انگیزه بدین!

لطفا!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۵
لوسی می

تویی که رفتی..

چه راحت ما رو گذاشتی و رفتی!

اصلا باورم نمیشه..

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۴
لوسی می

از اینکه خوبی های مداوم مستر

و تواضع همیشگیش

باعث بشه که بقیه نیکی هاش رو به پای وظیفه بنویسن

و با بیان اینکه:"مستر هست!"

خیلی راحت خودشون رو کنار بکشن

شاکی میشم.



+نمیدونم ظرف من محدوده که چشم ندارم خوبی کردن به بقیه رو تو این شرایط بپذیرم

یا نه واقعا حرف حساب میزنم!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۵
لوسی می

اینکه میگن آقایون به فکر خودشون هستن

و اجازه نمیدن سطوح هورمونیشون به هم بریزه

و تا مشاهده کنن که اتفاق بدی براشون در جریانه

سریع به فکر حل و فصلش میفتن

کاملا درسته!


+برعکس خانم ها!

که فقط منتظر بهانه ان،

که خودشونو فدای بقیه کنن!

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۰
لوسی می

به علت بیماری مستر طفلکی امروز رو خونه بود،

و عصر رفتیم یه سری از خریدهای منزل نو رو انجام دادیم.

بعد که خریدها رو کردیم احساس کردم چقدر بی ذوقانه بعد از خرید رفتار میکردم!

در حالی که حتی تصورش هم بهم لذت میده که ما داریم برای خونه ی خودمون خرید میکنیم!

خب خیلی بهتر می بود که اینو به نیکی بروز می دادم.

نه؟!

:)

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۰:۵۹
لوسی می

گاهی احساس میکنم حتی سر جزئیات با هم بحث میکنیم

جزئیات خیلی بی اهمیت..

خیلی!



+نه اینکه دعوا کنیم خدای نکرده!

دیالوگهامون بیش از حد طبیعی توضیحی و کشدار میشه.

+فکر میکنم قدری زیاد، کم حوصله شده م. :(

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۷:۱۸
لوسی می

امروز از صبح که بیدار شدیم

هربار مستر رو "عشق هشت ساله" صدا زدم!

:)



+هشت سال گذشت از روزی که بابام، دست من رو تو دست مستر گذاشت..

+البته به تاریخ قمری! :)

من کلا برای هر مناسبت دو دور جشن میگیرم! هم قمری هم شمسی!

همینطوری دلمون خوشه دیگه! دنبال بهانه ایم! :)

البته خب موقع انتخاب ایام، به تاریخ های قمری هم دقت میکنیم و اغلب برامون مهمن!

:)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۵ ، ۲۲:۵۲
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۷:۴۱
لوسی می

مستر آمد،

خوش آمد.

:)



+منو این همه خوشبختی؟ :)

واو!

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۴
لوسی می

مستر رفت ماموریت.



+گاهی فکر میکنم کاش همه ی روزهای رفت و برگشت مستر رو ثبت میکردم!

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۰۷
لوسی می

خوشبختی یعنی مستر صبح بره ماموریت

و شب برگرده خونه!



+واااای! منو این همه خوشبختی محاله! :)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۹
لوسی می

امروز حرفهای خوبی با هم زدیم..

بعد از مدتها..

و تصمیمهای خوبی گرفتیم..

بعد از مدتها..

ممنونم به خاطر دل پاکت،

و قلب رئوفت،

و چشمهای زلالت..

که به هردومون یادآوری کرد که چی بودیم،

و چی میخواستیم..



+تو برنامه ی پنج ساله ی دوممون تغییراتی ایجاد کردیم..

+سراپا اگر زرد و پژمرده ایم، ولی دل به پاییز نسپرده ایم..

من و تو سبز میشیم دوباره.. سبزِ سبز!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۵
لوسی می

گاهی دوست دارم

بی وقفه،

بی انتظار،

بدون چشم داشت،

مداااام قربون صدقه ی مستر برم،

و پروانه وار دورش بچرخم..

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۵
لوسی می