ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

ازم پرسید به نظرت خدا برای چی دیده نمیشه؟


قبل از اینکه من بخوام جوابمو بگم خودش گفت: 

خداوند از شدت ظهوره که دیده نمیشه!



+فکر کنید بهش.

اینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ

به هرکجا که رو کنید به خداوند رو کرده‌اید.  ۱۱۵ بقره.

+عنوان: جمله‌ی خداوند به حضرت موسی علیه‌السلام که درخواست دیدن خدا را داشت. آیه ۱۴۳ اعراف.

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۰۱:۲۳
لوسی می

یکی از بدترین چیزها تو زندگی می‌تونه این باشه که تو نتونی خودت باشی. یا خودت بودن رو بد بدونی، یا از خودت بودن خجالت بکشی، اما از اون‌طرف هم هرچقدر با خودت کلنجار میری بازم نتونی با نیت الهی و خالصانه "خودت" رو مخفی کنی و به آدم خوبه‌ی ماجرا تبدیل بشی!


مثلا من نمیتونم به بچه‌ی کسی که هیچوقت حتی پنج هزارتومن به بچه‌م عیدی نداده، ده سال متوالی بیست هزارتومن عیدی بدم! نمیتونم چشمامو ببندم و فی سبیل‌الله عیدی بدم! بعد خیلی از خودم بدم میاد که اهل حساب کتابم! ولی نمیتونم دیگه! چه کار کنم؟


+اصولاً تا نتونم این‌جور کارها رو خالصانه برای خدا انجام بدم، انجامش نمیدم و با اینکه در نتیجه‌ش از خودم بدم میاد که نتونستم نیتم رو الهی کنم ولی خب انجام ندادنش رو به انجام دادن در راه رضای خلق ترجیح میدم! این همه سال صبوری بس نیست؟ مخصوصاً اینکه عیدی نوروز برای من حکم سنت عرفی رو داره و اصلا نمیتونم این سنت عرفی در بین اقوام نزدیک رو به عنوان سنت حسنه به خودم بقبولونم.

+امام صادق علیه‌السلام میفرماید: هدیه بر سه قسم است: هدیه در برابر هدیه، هدیه برای ایجاد محبت و هدیه برای رضای خدا.

وقتی عیدی نوروزیِ بیست تومنی به این شخص، تو هیچ‌کدوم از این سه گروه جا نمیگیره، ترجیح میدم ندم! :/

و برعکس من، مستر هیچوقت درگیر این حساب‌کتابها نمیشه و همیشه خالصانه و دست و دلبازانه هدیه میده. اینجور همسرها در "خود بد پنداری" مزمن خیلی اثرگذارند! :/


+بعدا نوشت: نتیجه این شد که شام دعوتشون کردیم و عیدی ندادیم.

۳۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۴۰
لوسی می

گمان نکنید که شما خودتان می‌توانید یک کاری انجام بدهید. شما آن هستید که اگر یک مگس بیاید آزارتان بدهد شب نمی‌توانید بخوابید، یا روز نمی‌توانید آرام بگیرید، اگر یک پشه در شب بیاید نمی‌گذارد شما آرام بگیرید. شما آن‌کس هستید که اگر یک عنکبوت بیاید حمله به شما بکند می‌ترسید. شما آن‌کس هستید که اگر یک گنجشک از شما یک چیزی بردارد برود قدرت ندارید از او پس بگیرید.

همه عجز است، همه فقر است، هرچه هست از اوست، از خداست. 



+اتفاقات تلخ و جانکاه سیل در شهرهای کشورمون، اون هم در ایام نوروز، مدام این دو آیه رو بهم یادآوری می‌کنه:

وَ ما تَدری نَفسُُ ماذا تَکسِبُ غَداً(و هیچ‌کس نمی‌داند که فردا چه به دست می‌آورد.)

وَ ما تَدری نَفسُُ بِاَیِّ اَرضِِ تَموت.(و هیچ‌کس نمیداند که در کدام سرزمین خواهد مُرد_۳۴لقمان)

چقدر آدمیزاد ناتوان و مقهور قدرت پروردگاره. بقای هیچ لحظه‌ای از زندگی و هیچ نعمتی در زندگی به اراده‌ی انسان نیست..خدا جمیع رفتگان رو به فضل خودش مورد رحمت قرار بده ان‌شالله.

+عنوان: ای انسان چه چیز تو را نسبت به پروردگار کریمت غره کرده است؟(۶ انفطار)

متن: سخنان حضرت امام خمینی رحمه الله علیه. اینجا با صدای نافذ و دلنشین خودشون بشنوید.

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۵۰
لوسی می

امروز جای شما خالی به یک اقامتگاه بوم‌گردی رفتیم.

در روستای رادکان که اقامتگاه ممتاز کشور هم شده بود.

یه فضای سنتی و دل‌انگیز که واقعا برای بچه‌ها و خود ما جذاب بود :)

یکی از دانشجویان دانشگاه خودمون که خیلی خیلی خلاقانه و کارآفرینانه از یک محل جمع‌آوری زباله چنین محل دل‌انگیزی(کلیک کنید) ساخته بود و تو همین پنج شش ساعتی که ما اونجا بودیم ده، دوازده تا بازدیدکننده‌ی توریست ایتالیایی هم حضور داشتند :)

راستش منطقه ییلاقی پدر مستر هزار برابر این منطقه جاذبه‌ی طبیعی داره.. همیشه دوست داشتم یه روزی اونجا یک اقامتگاه بوم‌گردی تاسیس کنم.

من عاااشق این کارام و واقعا صاحب اون اقامتگاه رو تحسین کردم که این همه هم اشتغال روستایی ایجاد کرده بود.. حالا بماند که دولت به جای حمایت، چقدر جلوی پاش سنگ انداخته و چقدر از حریمش رو نابود کردن و مورد سوء استفاده قرار دادن...

این پست رو محض معرفیِ این اقامتگاه نوشتم. 

اگر از سمت قوچان به مشهد اومدین نزدیکی‌های چناران این روستا و اقامتگاه رو میتونین ببینین و از برج تاریخی رادکان هم دیدن کنین.

اینم سایتشونه. 



+چند تا عکس از اونجا رو ببینید. این رو پسرک عزیزم گرفته که توریست‌ها هم تو عکس دیده می‌شن، اینجا محل اقامت ماست به همراه پسرک، این هم عکس حوض و گل‌پسری که قهر کرده بود و عکس نمی‌گرفت! و این هم نقشه تقسیمات کشوری در سال ۱۳۳۹ که دیوارنگاره‌ی محمدرضا شجریان هست.

+یکی از توریستهای ایتالیایی اومد و از من به عنوان یک آدمِ بومی عکس گرفت :دی

چهار روز دیگه عکسم رو جلد یه نشریه توریستی ایتالیایی خواهد بود :))

۲۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۳۰
لوسی می

امسال هرکس منو می‌بینه می‌پرسه مشغول چه کاری هستی!

و راستش از اینکه چیزی برای پاسخ دادن دارم بسیار خوشنودم :))



+نگفته بودم نه؟ مدتیه دارم تو یه پروژه از آستان‌قدس فعالیت می‌کنم که در تمامی جهات برای من باعث رضایت و افتخاره :) یکی از مهم‌ترین مزایاش هم خونگی بودنشه.

راستی آقای کارفرما هم به مجلسمون نیومد. (اینجا)

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۵۴
لوسی می

بعد از اینکه تعداد قابل توجهی از انبیاء و اوصیاء و اولیاء رو نام می‌بره و بر اونها درود می‌فرسته، می فرماید اللّهُمَّ اجعَلهُم اِخوانی فیک.. 

اغراق نیست که بگم همینجای دعا دوست داشتم از فرط شوق جان بدم..


+دعای امّ‌داود.

+خداوندا آنها را برادران من در راه خودت قرار بده.

+ راستش اول نوشته بودم از فرط شرم، بعد دیدم حس شوقش برام خیییلی پررنگ‌تر بود. برای همین به شوق تبدیل کردم. این سخاوت امام در دعا و این بلندپروازی بسیااار دلنشین بود برام :)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۰۳
لوسی می

سال نو مبارک ^_^


+دقت کردین که غیبت کردن چقدر در دامن زدن به منیت آدم و ایجاد حجاب ظلمانی بر قلب انسان اثرگذاره؟ :/

گاهی اسمشو میذاریم درددل، اما ریشه‌ش فقط منیت و خودخواهیه.

۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۲۳
لوسی می

با اینکه همچنان هال پذیراییم آشفته است ولی حس خوبی نسبت به خونه‌تکونیم دارم. 

شاید چون اولین ساله که واااقعا از بیخ و بن همه چیزهایی که میشد شست رو شستم!

و موفق شدم حتی خط خطی‌های خودکاری روی دیوار رو پاک کنیم.

امروز دهمین سالگرد عقد من و مستر،

روز پدر،

روز تولد مستر،

و سالگرد ملی شدن صنعت نفته :دی.

حالا با وجود همه‌ کارهایی که باقی‌مونده بچه‌ها رو میذاریم خونه پدر مستر و میریم سالگرد دهم رو که منطبق بر روز خیلی خیلی مقدسیه جشن بگیریم.

ما یازدهمین سال اشتراک هویتهامون رو تقریباً در لحظه تولد مستر، جشن می‌گیریم.

مستر عزیزم در اولین دقایق چهاردهم‌رجب المرجب به دنیا اومده.

و بدین ترتیب در دفتر کون و مکان،

نام علی آمدش از آسمان ^_^



+به مناسبت این روز سال آینده برای من سال مطالعه نهج‌البلاغه خواهد بود، ان‌شالله :)

عیدتون یه عاااالمه مبارک.

و التمااااس دعا.


۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۷ ، ۰۳:۱۴
لوسی می

امروز بعد از اینکه نماز ظهر و عصر رو به امامت آقای دکتر برگزار کردیم، موقع بازگشت به اتاق جلسه خواستم یه پیشنهادِ هیجان‌انگیز و تا قسمتی هم سادیسماتیک مطرح کنم و برای مستر نوشتم که :"به نظرت آقای دکتر رو برای جمعه دعوت کنم به دعای ندبه؟"😎

و این پیام رو به اشتبااااااه برای خودِ آقای دکتر ارسال کردم! 😣

بدین ترتیب آقای دکتر اینطوری به خونه ما دعوت شد! 😑



+میگم تشریف بیارین خوشحال میشیم. میگه: حالا اول شما مشورت‌هاتونو بکنین! 😅 :دی

+حجم شرمندگی و خجالتم از این اتفاق قابل بیان نیست... فقط خدا رو شکر میکنم که تک تک کلمات پیامم مودبانه و محترمانه بود!😶😶

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۲۷
لوسی می

از وقتی فهمیدم جلسات هماهنگی و بارش فکری و بحث و گفتگومون جزو حساب کتابهای حقوقی و درآمدی قرار نمیگیره کلا انگیزه شرکت در جلسات رو از دست داده‌م!

میدونم از خلوص نیت به دوره، ولی آخه خداوکیلی بدون هییییچگونه منفعت مادی و معنوی، چطوری باید خودم رو راضی کنم که بعد از یک روزِ فوق سخت در خانه تکانی و در شرایطی که هنوز آشپزخونه‌م رو هواست و یه عالمه کارِ فوقِ ضروری باقی مونده، در آخرین صبحِ غیرِ تعطیل سال پاشم برم جلسه که پیک نوروزی و مشقِ عید دریافت کنم؟! :/

نه خدایی شما بگو!

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۵۲
لوسی می

یادتونه دقیقا ده روز پیش قرار شد مقاله‌مو بدم استاد مشاورم بخونه که فقط بگه ویرایش میخواد یا نه؟

براش مقاله رو فرستادم جواب نداد. دوباره ایمیل یادآوری فرستادم جواب نداد. امروز پیام فرستادم که ایمیلمو اصلاً دریافت کردین؟

فکر میکنی چی جواب داده؟

نوشته:" سلام. ان‌شالله بعد از عید"

یعنی کارد بزنی خونم درنمیاد از بس که عصبانی‌ام.

هرچی میخوام گذشته‌ها رو فراموش کنم و باهاش از در دوستی در بیام نمیشه که نمیشه! یادمه همین نوع تعللات ایشون باعث شد که پایان‌نامه من سه سال طول بکشه! وگرنه اگر به موقع پروپوزالمو امضا کرده بود من همون شهریور نود و سه پایان‌نامه‌مو دفاع کرده بودم. همون موقع که ازش میخواستم امضا رو بده گفت اولویت من با دانشجویان خودمه که راهنماشونم، نه اونایی که مشاورشونم! :/

به خاطر سه هفته تعلل ایشون من پنج ترمه شدم و بعدم که گل پسر اومد و این قدر طولانی شد(البته قبول دارم آدم خودش انقدددودر باید سریع باشه که برای استاد بازه تلرانس زیادی باقی بمونه ولی این نباید باعث بشه که استاد هم بی تعهد رفتار کنه).

الان خیییلی شاکی‌ام. خیلی!


+منتظرش نمی‌مونم. مقاله رو ارسال میکنم نهایتش اگه اکسپت نشد ویرایشی که فرستاد رو برای یک نشریه دیگه میفرستم.

+عنوان: اثر پروانه‌ای یعنی یک تغییر جزئی در شرایط اولیه(مثل بال زدن یک پروانه در آسیا) میتونه به نتایج پرهزینه و غیرقابل پیش‌بینی منجر بشه(مثلا طوفان در آمریکا)


++قبلا وقتی تو گوشیم تب‌های کروم رو مینیمم میکردم و دوباره بازشون میکردم صفحه رفرش نمیشد و از وضعیت قبلیِ صفحه، کارم رو ادامه میدادم. الان تا بیارمشون بالا رفرش میشن و همه سیو نشده‌ها از بین می‌رن، کسی میدونه چرا؟

۲۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۷ ، ۱۳:۴۶
لوسی می

خداوند تمام ویژگی‌های خودش رو به انسان افاضه فرموده. و اگر انسان به مقام خلیفه اللهی و انسان کامل برسه نماینده و وجه خدا در زمین خواهد بود. ولی دو ویژگی در پروردگار هست که خداوند نمیتونه اونها رو به انسان افاضه کند. یعنی اصلا شدنی نیست. میدونید اون دو ویژگی چی هستن؟ :)

همینطوری خواستم معما طرح کنم.


+قاب قوسین فاصله میان خداوند و پیامبر در هنگام معراج پیامبر صلوات الله علیه هست. فاصله‌ای میان خالق و مخلوق که برداشتنی نبود...کسی چه میدونه؟ شاید و شاید اون فاصله ناشی از همین دو ویژگی باشه!
۴۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۳۳
لوسی می

زن مظهر جمال و زیبایی و لطافت است و مرد مظهر شیفتگی است. زن در ذات خود میل به خودآرایی، خودنمایی و جلوه‌گری دارد و تبرج مختص زنان است.


+بیاین بذاریم اوضاع همینطوری بمونه! لطفاً..لطفاً.

۲۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۳۳
لوسی می

طبق صحبت‌هایی که با آقای دکتر داشتم امروز خودم رفتم و یه مطالعه حسابی از بی‌خدایان انجام دادم.

از ریچارد داوکیز و عقاید فرگشتی به استیون هاوکینگ رسیدم و کلی چیز میز در مورد عقایدشون خوندم.

این وسط از دکتر سروش هم به خاطر استدلالش از رد مدعای بی‌خدایی خوشم اومد.

از مطالعات برتراند راسل خوندم که یک ندانم‌گرا بوده و از قوری چای کهکشانیش.

از پاستافاریانیسم خوندم و مضحکه‌ای که از دین و عقل بشر ایجاد کردن و واعجبا که توسط سه کشور که لهستان و هلند بینشون هستند به رسمیت شناخته شده! :/

یعنی قشنگ بشریت خودشو مضحکه کرده! 

این حجم از بی‌خردی و بیشعوری قابل تصور نیست اصلا.



+لازم به ذکر است این مطالعات اینترنتی بوده و چند کلیپ و فیلم مشاهده کردم که به اینجا رسیدم و خوشحالم از خوندنشون.

من وجود خدا رو با نیاز توجیه میکنم. با هدف، و با دوست داشتنم. من دوست ندارم دنیای پوچ داشته باشم. پس این راه رو انتخاب میکنم که خدایی هست و معادی :)

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۷ ، ۲۰:۳۴
لوسی می

چقدر دوست دارم این فکرهایی که تو سرم میچرخه رو بنویسم.

اما نمیتونم!

واقعا نمیتونم.

حسرت میخورم به وبلاگ‌هایی که افکارشون رو به اشتراک میذارن ولی من جرئتشو ندارم.

نه اینکه از خودم فرار کنم، از خودم نه، از مخاطبام فرار میکنم.

و همین نشون میده که من برای خودم نمی‌نویسم!

کل فلسفه وجودی وبم زیر سوال رفت اصلا!

هعی روزگار :/

۲۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۷ ، ۲۰:۱۴
لوسی می