ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۵۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

امروز حاج آقاهه تو تی وی گفت که

اگر کسی از حدود الهی تعدی میکرد

پیامبر هیچکونه مسامحه ای نمیکردند

و حتی شفاعت شفعاء رو هم نمی پذیرفتند...



+تو خود حدیث مفصل بخوان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۷
لوسی می
فکر میکنم بچه ای که از من متولد بشه
از بدو تولد گناهکار هست!
چه برسه به بعدش!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۶
لوسی می
دارم قرآن میخونم
مستر هم پیشم نشسته
و یه چیزهایی میگه که بیشترش ناز کشیدنه!
پسرک اومده بهم میگه:
مامان! با بابا خوشحال باش!
میگم خوشحالم عزیزم
میگه خب پس با بابا حرف بزن!
:|
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۶
لوسی می
اعصاب ندارم.
همه مون ویروسی شدیم رفت!
خونه م در حد زباله دانی شلوغ و روی اعصابه!
أه!
حالم داره به هم میخوره.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۵
لوسی می

دلم پوکید..



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۴
لوسی می

انقدری که از بارداری پسرک لذت بردم

و از زیبا ترین دوره های زندگیم بود

سنجد طفلکیم اینطوری نبود L

+هنوز نیومده من نسبت بهش عذاب وجدان دارم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۴
لوسی می

چقدر سخته مریض شدن تو بارداری

اونم در شرایطی که حال زندگی رو از دست بدی

و پسرکت هم مبتلا شده باشه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۳
لوسی می
به نظرم خیلی ایده آله که
من و مستر از این شهر مهاجرت کنیم.
احساس میکنم به دور بودن واقعی نیازمندم
اینجا که هستم که کسی از زنده و مرده م خبر نداره
خب بهتره واقعا دور باشم
که انتظاری هم در من شکل نگیره
به نظرم میاد این مهاجرت،
به واقع نوعی هجرته...
نه؟!


+البته یه کم هم می ترسما!
+هنوز ننوشته کنسل شد!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۳
لوسی می
اگر دکترت بهت بگه
که خودت هرقدر خواستی حق ویزیت بده
و حتی میتونی هیچی ندی
آیا خیلی ضایع س که هیچی ندی؟!

:دی


+البته من نصفشو دادما! :|
و یه جوری شد که انگار دو برابر دادم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۲
لوسی می

پسرک طفل معصومم

انگار که ویروسی شده اساسی

منم هم!

بیشتر از پسرک نگران سنجدی هستم که نمی بینمش!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۲
لوسی می
مستر: پسرک میدونی امروز چه روزیه؟
پسرک: نه چیه؟
مستر: روزی که من و مامان ازدواج کردیم. میدونی ازدواج یعنی چی؟
پسرک: نه چیه؟
مستر: یعنی من مامان رو آوردم تواین خونه پیش خودم!
قبلش مامان پیش مامان جون زندگی میکرد
بهش گفتم دیگه از امروز بیا پیش من زندگی کن!
پسرک: وقتی مامان اومد اینجا، مامان جون ناراحت نشد؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۱
لوسی می
وقتی از طرف لینکد این برام پیغاام میاد که:
شرکت تکنولوژی های هوآوی
و همچنین هایپراستار
به دنبال کارمندی با ویژگی های مهارتی شما میگردند!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۱
لوسی می
واقعا سختمه
کنار اومدن با بی توجهی مامانم نسبت به خودم!
واقعا توقعم زیاده آیا؟!
من واقعا کم میارم!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۰
لوسی می
چرا من دامین بلاگفا رو انتخاب کردم ایا؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۰
لوسی می
چرا نمیتونم مامانمو درک کنم
و احساساتشو بپذیرم؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۳۹
لوسی می