ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۱۲۸ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

رفتم ارائه م رو به استاد نشون بدم
کلی گیر داد:
"فونتش ریزه، متنش زیاده، خیلی خسته کننده س!!"
میگم "استاد جان!
اینو فقط آوردم که محتوای ارائه رو ببینی!
اینطوری ارائه نمیدم که!"
سری بعد که بردم ببینه،
هی اسلایدها رو برمیگردوند دوباره ببینه!
و گفت: "من تا به حال همچین خلاقیتی تو اسلایدسازی ندیده بودم!"
:)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۰۸:۳۶
لوسی می
بردمش خونه مادرشوهر

که برم براش استامینوفن بخرم

میگم چرا صداتون گرفته؟

میگه من سه چهار روزه تب دارم!!!

دلم میخواست سرمو بکوبم به دیوار!

ینی انقدر سخته که بگی من مریضم

بچه رو نیارین پیش من؟؟!



+لازمه توضیح بدم که پسرکم چرا مریض شده؟؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۰۸:۳۲
لوسی می
پسرکم از صبح بدون هیچگونه علائمی تب کرده :(

برنامه های امروزم کلهم اجمعین کنسل شد :(

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۰۸:۳۰
لوسی می
یکی باید باشد

یکی باید باشد که آدم را بلد باشد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۲ ، ۲۰:۰۴
لوسی می
مثلا اینترنت با سرعت دو برابر گرفتیم

اصلا معلوم نیس!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۲ ، ۱۹:۴۳
لوسی می
آدم خوبی باش
ولی وقتت رو برای اثباتش به دیگران تلف نکن.


+الان خوندمش. خیلی قشنگه :)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۱
لوسی می
از روز تشییع بیشتر حواسم به کارام هست.
باید یادم نره که
یه روزی باید گذاشت و گذشت..


+چه بیرحمند صیادان مرگ ای داد
و فریادا چه بیهوده ست این فریاد..
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۴۵
لوسی می
حس می کنم هروقت یه نفر می میره

برای اینه که همه دوباره مطمئن بشن

که بی شک قیامتی در انتظار ماست..


+یا مَن فی المماتِ قدرتُه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۳۷
لوسی می
دخترعموم، حدود ده سالشه

دلم میخواد

بیشتر بهش سر بزنم..


+قراره انشالله بعد از امتحانا

و قبل از چهلم، یه سر بریم پیششون.

+بعدا نوشت: منی که همیشه شرمنده ام :( آذر 94

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۳۱
لوسی می
مدل مراسم پنجشنبه مو عوض کردم.
فقط برای این مراسمو کنسل نکردم
که یه فاتحه هم برای خانم عموم خونده بشه.

+خدا خیر بده مهمونها رو
هرکدوم یه جزء قرآن خوندن براش
.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۲۹
لوسی می
از روز سه شنبه که خبر رو شنیدم،

فکر می کردم

کاش خدا این مدلِ مُردن رو حذف می کرد

کاش یه جور دیگه

یه مدل دیگه

می رفتیم پیشش.

کاش این همه درد رو با هم

به وجود بازماندگان نمی ریخت..

کاش مرگ این همه درد نداشت..


+خدا خودش اونقدر خلاق بود که یه روش بهتر پیدا کنه!

+بعدا نوشت: اگر به خلاقیت خدا ایمان داری، بپذیر که این بهترین روشه!! آذر 94

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۲۸
لوسی می
عموم می گفت
اگر ازت خبر نمی گرفتم
به این معنی نبود که به یادت نیستم
کوتاهیهامو ببخش!
گفتم: ما هم همینطور
به یادتون بودیم
و الان این ماییم که کوتاهی کردیم..


+عموم، در تمام طول مراسم به گذشته ها فکر می کرد..
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۲۶
لوسی می
پسر عموم رو

سالها ندیده بودم،

هروقت عموم اینا رو میدیدم

پسرشون باهاشون نبود!

بهش گفتم

بعدِ حدود هشت سال،

چه جای بدی دوباره دیدمت..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۲۵
لوسی می
عموم می گفت:

در حقش خیلی کوتاهی کردم

ولی حقیقتش اینه که

از صمیم قلب دوستش داشتم.



+به نظر من هم، عموم خیلی کوتاهی کرد..

:(

+بعدا نوشت: قضاوت بقیه به صورت یک طرفه کار خوبی نیست! :(

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۵
لوسی می
خواستم خواهرشو بغل کنم

و تسلیت بگم

اما آغوشمو بی پاسخ گذاشت و گفت:

"نمیومدی بهش سر بزنی

ازت گله داشت"

من مدام گریه می کردم،

و اون بی رحمانه جملات سرزنش بارش رو ادامه میداد:

"وقت نداشتی یه زنگ بهش بزنی نه؟!

دیگه برای همیشه رفت..."


+ازش ناراحت نیستم، داغش بزرگ بود..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۴
لوسی می