۲این شیوه شکر کردن واسه یکی از ایت الله بزرگ ومعروف که متاسفانه یادم نمیاد اسمشونو..ایشون درجلساتشون باطلاب نعمت هایی روشکر میکردن که همیشه ازشون استفاده میکنیم و خیلی کم شکرشون کردیم مثل همینکه میبینیم میشنویم و...واین مبنی بر محدود کردن نعمت ها نیست نه بلکه نشون میده ما محدودیم و قاصریم از شکر همه نعمت ها منم اولین باری که میشنیدم عجیب بود برام چون نه دیده بودم ونه خودم تو زندگیم شکر کرده بودم که خدایا شکرت که گوشامو اینجوری افریدی...و همینطور خدا خودش تو قران همین نعمت های کوچیک یاداوری میکنه ومیگه وصورکم فاحسن صورکم...
صورتگری کردم شمارا به بهترین شکل این از حرف اول
۲اول اینکه این حرف من نیست ایه قرانه والا!بله بعضی اتفاقای بدزندگی که ما بلا میبینیمشون مارو میسازندو برامون درنهایت سود دارن!که این به حکمت خدا برمیگرده!
بازم بله قرار نیست ما بریم پی هوس گند بزنیم بعد برگردیم بگیم خدا بیا درستش کن!خداهم بگه باشه!!
نه توکل یه جور ایمان!ایمان یعنی من باوردارم تو این دنیا هیچکس برام موندگار نیست غیرخدا یعنی فقط چشمم به خداست البته ماخیلی ضعیفیم دراین مورد اما یه چنین شخصی باتکیه برخدا تلاش میکنه و اگر توی راه مشکلی براش پیش بیاد ایمان داره خدا حواسش هست ونمیزاره به ضررش تموم شه کسی که به خودش تکیه کرده
بازم ممنون:)
پاسخ:
بله با تمام این پاسختون موافق بودم اما به نظرم چیزهای دیگه ای مدنظرم بود که به خوبی موفق به انتقالشون نشدم. ممنون ازتون :)
پاسخ:
یکی از ایرادات زبان اینه که موقع نوشتار لحن جمله منتقل نمیشه! من الان اصلا نمیدونم با چه لحنی اینو بخونم! اینکه ذوق کردی که علوم اجتماعی خوندم و دوست داری خودت هم علوم اجتماعی بخونی؟! اینکه مسخره کردی و علوم اجتماعی برات مضحک به نظر رسید! اینکه میدونی رشته ی ارشدم چیه و منظورت اینه که اون رشته، جزو علوم اجتماعی نیست؟ یا اینکه یاد کتاب علوم اجتماعی دبیرستان افتادی و خندیدی؟! کدام یک آیا؟! :دی