ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

1963.

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۰۱ ب.ظ

امروز به منیت ناشی از وب نویسی فکر میکردم

به اون وجهی از وجودم

که ناشی از وب نویسی داره شکل میگیره (بهتره بگم پررنگ میشه)

و من رو به شخصیتی مجازی تبدیل میکنه

با همه ی آداب و رسوم لازم الاجراش!



+فکر میکنین یک شخصیت در دنیای مجازی

چه ابعادی از حقوق و شخصیتِ همون شخص در دنیای حقیقی رو داراست؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۰۵
لوسی می

نظرات  (۷)

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۰۳ خانم الفــــ
متوجه منظورتون نشدم درست
پاسخ:
منظورم اینه که یه شخصیت مجازی چقدر حقیقیه؟
و چقدر مشمول قوانین حقیقیه؟ مثلا من اگر از یک شخصیت مجازی غیبت بکنم، تا چه حد معادل غیبت از یک شخصیت حقیقیه؟
یا بهش چیزی بگم که بهش بر بخوره، یا قضاوتش بکنم یا هرچیزی مثل اینها!
چون یک آدم مجهول الهویه ست دیگه! حالا درسته که ما بهش میگیم لوسی می، اما هیچ چیزی ازش نمیدونیم و مثلاً غیبت و عدم غیبتمون هیچ اثری روی اون شخص نداره!
البته این توضیح سوالم بود.
پستم که در مورد این بود که من دارم در وجودِ خودم با وب نویسی یک شخصیت مجازی ایجاد میکنم
شخصیتی که با شخصیت واقعیم متفاوته.
مثلا من ممکنه خیلی حرفها رو اصلا در عالم حقیقی به کسی نگم، اما در عالم مجازی به سادگی با خوانندگانم در میون بذارم!
بعضیها که خیلی تفاوت میکنند با واقعیتهاشون. اینجای مجازی یاخیلی بد میشن یا زیادی خوب!

بعد فرهنگ لغت!!!! :))
پاسخ:
:)
من دوزاریم کجه! :|
متاسفانه کم....

من خودم سعی می کنم بیشتر خوبی ها را بنویسم تا اونا ماندگار بشن اما گاهی دلم میخواد شبیه همونی بشم که می نویسم!
نه اینکه نوشته هام دروغ باشه اما همه ی حقیقت نیست :(
پاسخ:
اکثرا اینطوریم. البته به نظرم اشکالی نداره که خوبی ها رو بنویسیم چون دلیلی نداره همه از بدی ما مطلع باشند؛
تو جامعه ی حقیقی هم چه بهتر که فقط خوبی ها رو بروز بدیم
اما نکته منفیش همینه که اون شخصیت از ما فاصله بگیره.
از اون بدتر وقتیه که به خاطر نوشتن، خوب میشیم!! به خاطر دریافت کامنتهای بَه و چَه! :(

میگم فقط فرهنگ لغتمون با خود واقعیمون یکیه :)) 

+ لغت قبیحه :))))) 

پاسخ:
هاااا! :)) پس شما نوشته بودی بُعد، من هی میخوندم بَعد!! :))

+:دی
من که این وجهو که یه گوش شنوا پیدا میکنم که بدون این که غیبت شه حرفامو میتونم بزنم دوست دارم.
ولی نکته اخر جواب کامنت قبلت جدا خطرناک میشه گاهی و من دارم به شدت باهاش مبارزه میکنم
پاسخ:
آره. من خودم بیشتر برای ثبت لحظات می نویسم. اما خب وقتی دوستان آدم زیاد بشن، و صمیمی، آدم یک خودسانسوری های ناخودآگاهی در وجودش ایجاد میشه.
درسته منم از همون میترسم..
چ جالب، منم این روزها زیاد به این موضوع فکر میکنم
پاسخ:
:)
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۴۳ خانم الفــــ
بنظرم همه چیز خلاصه میشه در اینکه برای انتقال مفاهیم خوب،توی این فضا به هم کمک کنیم...اگز غیبت،یا هر چیز دیگه ای باعث میشه ارامش کسی بهم بخوره،مجاز به انجامش نیستیم..بزرگان میگن،اینکه گفته شده،نگاه کن ببین چی میگه،نه اینکه،کی میگه، درسته...اینکه،چقدر اینجا متفاوت باشیم با واقعیمون ،چیزیکه باید بعدا جوابش رو بخدا میدیم..اینکه چقدر به گفته های خودمون عمل میکنیم،هم همینطور....اونکه مهمه اینه که من به عنوان خواننده،حرف خوب رو بپذیرم و سعی کنم عمل کنم و کاری نکنم آرامش شخصی که داره این مطالب رو انتشار میده،بهم بخوره...تجسس در احوالات ادم ها خوب و پسندیده نیست..دردی هم از منِ نوعی درمان نمیکنه.....چه بسا اون شخص، با نوشتن نوشته ها و افکاری که کیلومترها از خودِ واقعیش فاصله داره، بعداز مدتی،به ایده ال هاش نزدیک بشه..
پاسخ:
بله کاملا درسته. چه خوب گفتید :)
ممنون