ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

2086.

دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۵۲ ب.ظ

یکی از مهمترین قواعد تربیتی در کتاب "بچه ها بهشتی هستند"

اینه که هرگز جمله ای نگید یا کاری نکنید که بخواید به وسیله ی اون به بچه عذاب وجدان بدید.

کاش اینو برای همه ی سنین رعایت کنیم!




+مثلا میگه نگید چرا اسباب بازیهاتو ریختی؟ من چند بار صدات کنم؟ چرا گوش نمیکنی؟

از این کارت ناراحت شدم، یا هرچیزی مثل اینها.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۳
لوسی می

نظرات  (۷)

۰۳ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۷ مامان محمدمهدی
چه سخت
من خیلی ازین حربه استفاده میکنم برای رسیدن به اهدافم
پاسخ:
آره منم از این جمله ی "این کارت منو ناراحت میکنه" خیلی استفاده میکنم مخصوصا جاهایی که دیگه کم میارم!
اما میگه این یک نوع بارز سلطه جویی توسط والدینه! خب ناراحت میشی که بشو! چرا باید بچه بر مبنای توجه به احساس منفی شما اقدام کنه؟ :|
شما با این جمله بچه رو در یک دو راهی میذاری که یا ناراحتیت براش بی اهمیت بشه، و یا از مطلوب خودش به خاطر ناراحتی شما بگذره که در این شرایط شما رسما مستکبرانه عمل کردی!
البته شمای نوعی! نه شمای عزیز :)
و میگه هیچوقت حتی کوچکترین احساسات منفی تون رو با بچه ها در میون نگذارید چون اقتدار شما رو به شدت از بین می بره.
۰۳ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۲ مامان محمدمهدی
آخ قلبم
من حتی وقتی از همسرم ناراحت میشم با م م مثل ی دوست صحبت میکنم البته ناراحتیهای سطحی رو
وای الان من گریه من گریه
پاسخ:
آخ منم قلبم! نکن این کار رو خواهر جان!
پسرت کوچیکه هنوز! بماند که این کتاب میگه هرگز! حتی کوچکترین احساس منفی رو با بچه ها شریک نشید.
که علاوه بر بار احساسی ای که به بچه وارد میکنه و نمیتونه از شما حمایت کنه که باعث میشه یا در دوراهی بمونه یا هرچیزی مثل اینها، به روابطتون به عنوان والد و فرزند خیلی لطمه میزنه.
یه چیزی که باعث شد جذب این کتاب بشم اینه که کتاب به شدت به اقتدار والدین، و حفظ جایگاه والدین اهمیت میده!
چه بسیارند جمله هایی از این دست که ورد زبون ماست
متاسف شدم ولی در اون لحظه چه جمله ای باید گفت یعنی کلی باید فکر کنیم ببینیم این جمله برای بچه عذاب وجدان میاره یا نه؟ به نظر خیلی سخت میاد
البته نظر من اینه که تربیت بچه ها گاهی به اون سختی که کتابها و تئوریهای روانشناسی میگن نیست!!!
پاسخ:
سلام. خوش اومدین. چون حدس میزنم اولین باره که به اینجا میاین خدمتتون عارضم که تو چند تا پست قبلتر گفتم که به همه پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونن! خیلی کتاب خوبیه.
نه اونقدر ها نیاز به فکر کردن نداره. کتاب توصیه کرده با بچه ها صریح باشیم. به جای اینکه بگیم چرا اسباب بازیهاتون میریزی؟ بگیم اسباب بازیهاتو جمع کن! همین!
یا به جای اینکه بگیم چرا به حرفم گوش نمی کنی بگیم به حرفم گوش کن. یا چرا هرچی صدات میکنم جواب نمیدی؟ بگیم وقتی صدات میکنم جواب بده.
میگه اگر با حالت سوالی یا توضیح خواستنی با بچه ها وارد صحبت بشیم تصورشون اینه که کارشون خیلی نادرسته و تصور بد بودن بهشون دست میده و تصور اینکه چرا کارهای بد رو دوست دارند و خودشون بد هستند.
در حالی که میشه کاری که ازشون انتظار داریم رو بدون توضیحات اضافه(که باعث کاهش اقتدار والدین میشه) و بدون بازخواست ازشون بخوایم.
من الان تو فاز تمرین هفته ی اولم. که این سوالات رو حذف کنم از دیالوگهام.
خود کتاب هم میگه که کار سختیه. بالاخره یه جور تغییره دیگه. اما خیلی خوبه و خیلی خوب جواب میده من که فکر میکنم به پسرکم نزدیک تر شدم :)

+در مورد جمله ی آخرتون منم راستش باهاتون موافقم! اما از روشهایی که حس خوب بهم میده و خودم رو به عذاب وجدان نمی ندازه واقعا استقبال میکنم :)
من تازه پیداتون کردم ولی دفعه اول نیست که اینجا میام :)
چند پست قبل تر کامنت داده بودم بهتون و لینکتون کردم!
علاقه مند شدم به خوندن این کتاب ممنونم
پاسخ:
ممنون از لطفتون.
ان شالله بخونید و براتون مفید باشه.
واای چقدر سخت
خدایا چقدر سخته.... من خیلی تو این زمینه ناتوانم...
برام دعا کنید
پاسخ:
نه سخت نیست..
منم فکر میکردم ناتوان باشم اما برای صبا خانم نوشتم که معادلهاشو چی گذاشته.
من الان تو هفته ی ترک جملات این مدلی هستم :)
برای هم دعا کنیم :)
۰۴ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۱۲ ....مسعود ....
متشکرم
پاسخ:
خواهش میکنم.
تعدادی از پست های عقب افتاده را خوندم.

حس می کنم اخیرا کمی غمگین و حساس شدی لوسی عزیز...


چرا؟
:(
پاسخ:
آرهههه خیلی! نمیدونم چرا! :|
بعد در اقداماتی غیرخردمندانه با مطالعات به درد نخور،
به این حساسیت هم دامن زدم..