ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3295.

جمعه, ۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۳۴ ب.ظ

مستاجری که به جای ما ساکن خونه ی پدرشوهر شده،

انگار همونیه که همیشه مادرشوهرم آرزو داشت عروسش اونجوری باشه!

:دی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۰۲
لوسی می

نظرات  (۷)

خندم گرفت :))
چه راحت کنار اومدید و مطرحش میکنید :))
پاسخ:
:))
چرا؟؟؟!
چرا نباید کنار بیام؟ متوجه نشدم یعنی باید مثلا حسودیم بشه یا شاکی بشم؟
اون مستاجر اون مدلیه دیگه. خوش به حال مادرشوهرم که همسایه ی چنین خانم مطابق با سلیقه ای شده :)
منم خوشحالم :)
منظورم اینه که با اینکه مادر شوهر شما عروسی که باب میلش نبوده (حالا نمیدونم شاید برای چیزای کوچیک) و اون آدم شما هستید رو به عنوان عروسش پذیرفته. نمیدونم چطور بگم انگار نمیتونم منظورمو از چیزی که باعث خندم شد برسونم :/  شما بیا و از خیر دلیلش بگذر :دی
پاسخ:
:))))
گرفتم نکته شو..
خب من کلا فازم با مادرشوهرم فرق میکنه. در نتیجه دلیلی نداره که مایل باشم که باب میل او باشم.
:دی
باشه از خیرش گذشتم راحت باش :دی
۰۲ مهر ۹۵ ، ۲۳:۴۴ تنها دلشکسته

سلام خواهر

تولد پسرا مبارک...ایشالله سلامت باشن...

خب عکس کیک و پسرارو بذارید دیگه... ندیده دوستشون داریم بسی :))

این مستاجر جدید مگه چه ویژگی داره که شما نداشتید؟!!

پاسخ:
سلام. سلامت باشین.
گذاشتم عکسو تو همون پست کیک.
البته طرحش اصلا خاص نیست اما به دل من نشست چون طرحش شاد و بچگانه بود و مناسب برای یک تولد دو نفره،من دوستش داشتم! :دی
رو اون ابرهای زیادی سفید هم اسم بچه ها نوشته شده بود که سنشون هم رو ابر روبروشه!
این مستاجره هر روز حیاط رو آبپاشی و جارو میکنه و از صبح تا عصر بچه هاش تو حیاطن و عصر هم با همسرش میرن تو حیاط و جا کفشیش خیلی قشنگه و دکوری هم داره و تو انبارشون هم هنوز چیزی نذاشته :)
فعلا همینا!
چه جالب! امیدوارم برای مامان منم چنین اتفاقی بیافته:)
ولی اولین چیزی که به نظرم رسید این بود که نمیشه به این زودی نتیجه گیری کرد
پاسخ:
آرهههه همسایه دلنشین یک نعمته واقعا.
آره خب نکته ش هم همینه دیگه. که مادرشوهر من چطوری به دو روز این نتیجه رو گرفته! خخخخ!
۰۳ مهر ۹۵ ، ۱۴:۰۰ مامان محمدمهدی
به به چه مستاجر خوبی
دمش گرم:))
پاسخ:
:))
آره تا به حال که به اندازه کافی به دلشون نشسته:)
۰۴ مهر ۹۵ ، ۰۲:۲۶ تنها دلشکسته

سلام

عجب ویژگی هایی!!!

مگه شما اونطور نبودید؟

فکر کردم از لحاظ خونگرمی و اعتقادی میگین؟!

حیاط اونجا مگه دید نداره؟! یعنی محرم برا خانوم است که سرباز بره توش؟؟ آخه طبقه بالا که پدرشوهرتون هستن و پنجره شون رو به حیاط؟!

پاسخ:
سلام :)
نه دیگه! جاکفشیم اینقدر که مال ایشون خوشگله خوشگل نیست و هر روز هم حیاط رو آب و جارو نمیکردم که هیچ، راستش من هیچ وقت حیاط رو جارو نکردم این وظیفه مستر بود :دی و تو انباریمون هم چیزهایی گذاشته بودم! ههههه ههه! :))
نه فعلا که دو روز بیشتر همسایه نبودن نمیدونیم چطورین!
چرا کاملا دید داره برای همین من اصلا از حیاط استفاده نمیکردم. اصلا اگر دید نداشت که مادرشوهرم نمیدید که هر روز حیاط آب و جارو میشه :)
نه خانمه نه اینکه کاملا بی حجاب باشه اما آدم راحتیه.
۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۹:۴۴ تنها دلشکسته

بازم عجب!!!!

ای بابا مردم دلشون به چی خوشه؟!!! منظورم از مردم ، مادرشوهر گرامی هستن :)

پاسخ:
خب این چیزها برای مادرشوهرم مهمه.
سلیقه ست دیگه. نمیشه گفت خوبه یا بد یا درسته یا غلط. نظر اوشون اینه.