ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3452.

شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۵۴ ب.ظ

بدتر از غربت در شهر غریب،

غریب بودن در شهر خودت،

و در میان اقوام و آشنایان خودته...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۲
لوسی می

نظرات  (۷)

۲۳ آبان ۹۵ ، ۰۸:۲۵ مامان محمدمهدی
شاید لازمه که خودت آستینارو بالا بزنی و از غربت خودتو دربیاری
پاسخ:
هعی!
دست رو دلم نذار خواهر!
ترجیحم اینه که برم به شهر غریب.
آرهههههههههه
اون غربته خیلی بهتره، حتی اگه تخیلی برای خودت دوستان و آشنایانِ نگران بسازی
پاسخ:
دقیقا.
یا تو خونه ی خودت 
پاسخ:
وای وای وای! اون دیگه فاجعه ست.
واقعا؟ :|

پاسخ:
بله واقعا!
یعنی مخالفی؟؟!
۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۰:۴۶ تنها دلشکسته

سلام

منم همچین حسی دارم :((

پاسخ:
سلام   :(
به نظرم آدمی قدر نعمتی که داره رو نمی دونه
هم درمورد کسی که تو غربته و هم کسی که تو غربت نیست

به هرحال جفتش خوبی ها و سختی های خودش رو داره

متحول شدم 
پاسخ:
به نظرم از باب دیگه ای که منظور من نبود، از این پست برداشت کردی.
کلا غریب بودن سخته، اما غریب بودن در جمع سخت تر
آزار دیدن از ملت سخته، اما آزار دیدن از دوست و آشنا سخت تر،
بی توجهی دیدن سخته، بی توجهی دیدن از همسر و نزدیکان سخت تره.
و جناب حافظ هم میگه:
من از بیگانگان هرگز ننالم، که با من هرچه کرد آن آشنا کرد.
یا میگه ما ز یاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
نکته ی پست فقط این بود که بدیهی هم هست.
نه اینکه چه خوبی و سختی ای در غربت هست یا نیست یا نعمت ها و نقمت ها!
واقعا بدیهی نبود
پاسخ:
منظور من از پست بدیهی نبود یا اینکه اینهایی که دوم گفتم سخت تر از اونهای اولیه بدیهی نیست؟!
من منظورم از بدیهی ، سخت تر بودنِ این دومی ها بود!