ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3485.

دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۳۳ ب.ظ

در تمام لحظاتی که با مستر خداحافظی میکنم

یا تمام لحظاتی که در کنارمون نیست،

به روزهایی فکر میکنم

که خیلی زود میان،

و مستر چند روز متوالی کنارم خواهد بود.

انگار یکی همیشه از درونم بهم امید میده و بهم میگه

این دفعه رو هم تحمل کن،

مستر این بار که برگرده، برای همیشه پیشتون می مونه و دیگه تنهات نمیذاره..



+بغض.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۰۱
لوسی می

نظرات  (۶)

۰۱ آذر ۹۵ ، ۲۳:۴۲ نجمه خانم
خدا رو صدهزار بار شکر کن دختر
با جمله ی تو یاد دختر شینا افتادم شوهر ایشون هم هی می رفتن می اومدن 
ان شاءالله کل خانواده ات در سلامتی و شادی باشید
پاسخ:
الحمدلله علی کل حال.
ممنون عزیزم.
:)
صبر ، قطعا یکی از معجزات ِ عشق است ... 
پاسخ:
:)
آرههه صبوری آموختم کم کم.
خدا با ازدواجم خیلی ناگهانی خیلی چیزها رو بر من وارد کرد که در دوران تجرد هرگز فکرشم نمیکردم چنین ضعفهایی داشته باشم.
یا این خصوصیات اصلا مهم باشند!
۰۲ آذر ۹۵ ، ۱۲:۵۵ فاطمه غلامی
اینقدر این مستر بیچاره رو اذیت نکن ./ \.
بذار به کار و زندگیش برسه بنده خدا
هی از این فکر و خیالا میکنی بنده خدا رو دل نگران میکنی
پاسخ:
من که اینا رو بهش نمیگم!
نگران نباش :)
۰۲ آذر ۹۵ ، ۱۸:۲۵ مامان محمدمهدی
من همسرم در کل زندگی مشترکمون دو بار ماموریت رفت اونم دو سه روزه یکبارشو که بچه نداشتیم خیلی بهم خوش گذشت در نبودش ولی دفعه بعدش که م م رو داشتیم خیلی سخت گذشت طوریکه وقتی برگشت اولتیماتوم دادم که بساط ماموریت رفتنو همونجا جمع کنه که جمع شد شکر خدا
لذا کنی برام قابل درکه یادداشتت
پاسخ:
بعله! حالا فک کن من دوتا دارم الان  :|
کاش بساط ماموریت های مستر هم برچیدنی بود..
۰۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۴۶ نجمه خانم
عه! یعنی اگه بچه نداشتین ناراحت نمیشدی از رفتنش؟این مامان م م گفته خیلی خوش گذشت 
اوم 
چه جالب
من هنوزم به ازدواج به عنوان یه عاشقانه نگاه می کنم :| یکی نیست بگه تو دیگه چرا!
راستی 
شوهرت کارمند راه آهنه؟یا هواپیما؟
پاسخ:
حالا مامان محمد مهدی یه چیزی گفت! اما برای من اون زمان هم سخت بود.
تازه اون زمان برای من فاجعه بود که مستر از صبح تا شب هم نبود! چه برسه به ماموریت!
نگاه منم به ازدواج یک عاشقانه ست.
هیچکدوم!  :|
چرا باید کارمند اینا باشه؟
نکنه فکر کردی خلبانه یا مثلا مهماندار!  :دی
۰۳ آذر ۹۵ ، ۱۴:۵۶ دچــ ــــار
کتاب دختر شینا رو تونستید بخونید ؟ :)
پاسخ:
نههههه! هنوز اصلا نخریدم! میخرم میخونم قول میدم  :)