3496.
پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ب.ظ
فکر میکنم پسرک با من راحت نیست.
احساس میکنم من یک مادرم،
در همه ی احوالاتی که با پسرک بازی میکنم هم مادرشم،
هیچوقت خودمو تا سن او پایین نیووردم،
همیشه او رو تا سن خودم آوردم که متوجه باشه و مثلا عاقلانه رفتار کنه..
میترسم.
راستش از این دوری و احتمال صحت این تصور خیلی می ترسم..
+مستر مخالفه و میگه تو به اندازه ی کافی مادر شیطون و شادی هستی!
اما این باعث نشد که من از این تصورم دست بردارم و خیالم راحت بشه. :(
۹۵/۰۹/۰۴
من چند روزه دارم تلاش می کنم کمتر به بچه ها سخت بگیرم تا جایی که کاری بهشون اسیب نمیرسه کاری به کارشون نداشته باشم خیلییییییی سخته اما دارم تلاشم رو می کنم دعا کن برام بتونم رفتارهام رو درست کنم.