ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3505.

يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۶ ب.ظ

امروز رکورد زدیم!

تا ساعت یازده با گل پسر خواب بودم!

اونم در شرایطی که پسرک از نمیدونم ساعت چند بیدار بود!

اصلا باورم نمیشه!

پسرکی که هرگز اجازه نمیداد من حتی یه ربع در زمان بیداریش چشمامو ببندم،

الان به سنی رسیده که کاملا مستقله

و من حتی اصلا نمی فهمم چند ساعته که بیدار شده!




+خواب خوبی نبود! دلتون نخواد!

وقتی بیدار شدم رسما خشک شده بودم

و اگر پسرک رو ستون فقراتم راه نمیرفت نمیتونستم اصلا از جام بلند شم.

پسرک کاملا گرسنه شده بود و وقتی بیدار شدم داشت لواشک میخورد!

خوشحالم که ناهار امروز رو دیشب آماده کرده بودم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۰۷
لوسی می

نظرات  (۱۰)

۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۶:۰۱ دچــ ــــار
فرق گلپسر با پسرک رو نفهمیدم من :) الان این کدومش بود ؟ 
پاسخ:
:))
گل پسر یک ساله ست. پسرک چهارساله.
فرقشون سه سال سنی ناقابله.
اینی که بیدار شده پسرکه. و اونی که پا به پای من خوابید گل پسر بود.
۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۶:۰۶ دچــ ــــار
خب دیگه ما 4 سالمون بود دیگه رومون نمیشد توی خونه بمونیم :)) بهمون میگفتن مرد که توی خونه نمیمونه :)!
پاسخ:
بعله واقعا!
دیگه اغراق تا چه حد! :)
ای جانم پسرک!!!
من به طور ناعادلانه ای پسرکو بیشتر دوس دارم!!! ^___^
پاسخ:
:))
ممنون عزیزم. خب چون شیرین کاری ها و خاطراتش اینجا خیلی بیشتره.
ممنون از لطفت.
۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۶:۲۹ دچــ ــــار
باور کنید خیلی هم اغراق نبود :) دفتر خاطرات اون زمانم هست :*)
پاسخ:
یعنی خاطراتتون رو می نوشتید؟!
۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۶:۴۱ دچــ ــــار
از 4 سالگی؟! 
پاسخ:
شما میگید دفترخاطراتتون هست! میگم یعنی میخواین بگین مینوشتید خاطراتتون رو؟!
کی براتون خاطره می نوشت اون زمان؟ :دی
۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۹:۰۰ مامان محمدمهدی
اون قسمت نهاره که شب قبل آماده شده بوده از همش لذت بخش تر بود:)
پاسخ:
:)
آرههه وگرنه که من کم میووردم!
زندگی دیروزمون کلا بدو بدویی شد!
۰۷ آذر ۹۵ ، ۲۲:۱۵ تنها دلشکسته

سلام

خب آبجی همه گل پسرو با پسرک دچار اشتباه میشن... والا :))

من خودم دیشب اونجور فهمیدم که پسر بزرگه با مداحی سینه زده حالا دیدم کوچیکه بوده :(

حالا میبینم جمله درسته قورت دادنش منطقی بود :) ولی دیشب گفتم وا پسر بزرگه را میخواد درسته قورت بده :ا

حالا پسرک که زود بیدار شده بود جیش نداشت؟!! آخه معمولا صبح باید مامانا بچه ها را ببرن جیش :ا

پاسخ:
سلام!
واقعا؟
خب بهتره کنار وب بنویسم کدوم کدومه! که هربار اشتباه کردین چک کنین!  :دی
نوشتم زیر عکس!
عجب! :(
پسرک 4 ساله ی من به لطف خدا کاملا مستقله! کاملا. الحمدلله و المنة.
۰۸ آذر ۹۵ ، ۱۸:۴۰ تنها دلشکسته

واقعا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ببخشیدا شرمنده این سوال را میکنم! آخه بچه 4 ساله میتونه خودشو بشوره بعد دستشویی؟!

منظورم اینه رو پاکی بچه بعد جیش حساسیت ندارید؟!

پاسخ:
چرا حساسیت دارم خیییییییییییییییلی هم حساسم و با چه سختی ای تو روزهای حاملگی به پسرک آموزش میدادم!
اما الحمدلله کاملا بهش مطمئنم  :)

۰۸ آذر ۹۵ ، ۱۸:۴۴ تنها دلشکسته

راستی خواهر بدنت از سرما خشک شده بود؟!

برا گرمای خونه کاری نکردید؟

وسیله گرمایشی برقی نخریدید؟؟

ما هم هنوز نخریدیم و دو دل هستیم!! خرید اینترنتی اطمینان داره؟ درضمن شما که میگین ایرانی بخرید! شوفاژ برقی خوب ایرانی سراغ دارید؟

پاسخ:
کلا خشک شده بودم!
نمیدونم از چی  دقیقا اما از سرما نبود.
نه ما هنوز نخریدیم اینجا حدود نه درجه گرمتر شده! تقریبا سه چهار درجه زیرصفریم الان!
خب قابل تحمله الحمدلله.
نه من هیچ سرچی نکردم تا الان.
۰۹ آذر ۹۵ ، ۰۲:۱۹ تنها دلشکسته

خب خدا را شکر که گرم شده ولی باز احتمال سرد شدن هست و باید پیشاپیش مجهز شد :(

راستی هنوز برام غیرقابل باوره بچه 4 ساله بتتونه خودشو بشوره!! آخه بچه های دوست من همسن پسرت میرفتن مهد، مربی مهد باهاشون میرفت داخل دستشویی و کارهاشونو انجام میداد :( یعنی من از این بعد مهد گذاشتن بچه را دوست ندارم:(( بخصوص دستشویی بزرگ که دیگه واقعا تمیزکاریش برا بچه کوچیک سخته ... واسه همین عجیبه برام به شدت پسرتون بتونه این کارهارو بکنه...

شرمنده دیگه وارد جزئیات شدم :((

من یعنی رو این دستشویی بچه به شدت حساسم :( میگم همه جا را نکنه نجس کنه... هعی روزگااااااااااااااااااااااااااار.... چه سخته بچه بزرگ کردن :(

پاسخ:
آره باید تجهیز کنیم خونه رو. ما حتما یه بخاری میخریم ان شالله.
ان شالله برای بچه های خودت عزیزم :)