ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3782.

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۰۹ ب.ظ

با حالی عمیقا زار و نزار رفتم دانشگاه

و هیجان انگیز ترین اتفاقی که میشد بیفته افتاد:

استاد بالکل قرارش با من رو فراموش کرده بود!




+ در هر اتفاقی جای شکری باقی است. :)



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۳
لوسی می

نظرات  (۵)

:))))) نوش جون 
پاسخ:
:))
۱۳ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۵۸ مامان محمدمهدی
عه
پاسخ:
اوهوم
برای منم یه بار دقیقا همین اتفاق افتاد، خیلی خیلی عصبانی شدم
پاسخ:
من عصبانی نشدم البته!
شاید باید این اتفاق میفتاد!
مثبت اندیش بودم اون روز!
هیجان انگیز؟!!!
فکر کنم مثبت ترین تعبیری بود که میشد به کار بگیری:)
پاسخ:
خخخخ! آره دیگه :))
خوب بعضی وقتا باید بری دانشگاه ولی واقعا آمادگی دیدن استاد رو نداری و اون مواقع از خداته نباشه :) من فکر کردم منظور پست اینه 
پاسخ:
اینم حرفیه!
نه من باهاش قرار داشتم ولی نیومد! :(