ماجراهای من و خودم!

پاسخ:
چطوری؟

پاسخ:
آره خیلی خیلی خیلی!:(

پاسخ:
نه متاسفانه مادر و  پدر مستر که رفتن و الان نمیدونم باید چه بکنم.
برای انجام دادنش توسط بقیه هم فکر کردم اما هزینه ش زیاده وبه دل خودم نمی نشینه، با وجود این میخوام مصاحبه رو بدم بقیه انجام بدن.
الان رسیدم به مصاحبه.

پاسخ:
واقعا اینطور فکرمیکنی؟
خب ارشد من در سن سی و چند سالگی به چه درد من خواهد خورد؟ برای چی درس میخونم اصلا؟!
:(

پاسخ:
:(

پاسخ:
مادرشوهرنیست خب! نیست خواهر جان وگرنه میرفتم واقعا! :((

پاسخ:
آره واقعا اینطوره.
خب چطوری بنویسمش؟ مشکل اینه!

پاسخ:
سلام.
خب مشکل اینه که دونفرند. یعنی اگه به مهد متوسل بشم یا باید هردو رو بذارم که انصافا دلم نمیاد گل پسر رو بذارم مهد،هنوز دوسالش هم نیست، یا اینکه به اندازه ای که برای شما (که حدس میزنم یک بچه داشته باشین) مفید خواهد بود برای من مفید نیست و اون اثربخشی رو نداره چون یکی دیگه تو خونه هست!
نه عذاب وجدان نداشته باشین کارتونو بکنین انشالله تموم میشه خیلی زود. و با مهد رفتنِ بچه ها هم هیچ اتفاق بدی نمیفته.
به نظرمن اگر آدم دو یا سه ماه درست درمون رو پایان نامه وقت بذاره تموم میشه.
مگر اینکه آزمایشگاهی باشه.

پاسخ:
مشکل اینه که صبحها اگر زودتر بیدار شم و کار فکری بکنم دیگه از ظهر به بعد کشش ندارم،
و بعد اگر ظهر پسرک نخوابه رسما دیوونه میشم!
:(

پاسخ:
آره خب منم قسمت سالم عقلم یه حرفهایی میزنه که اون یکی قسمت قبول نداره!
ان شالله مرسی عزیزم.
وخیلی خیلی ممنون از این حجم مهربونیت :)

پاسخ:
والا!

پاسخ:
:(
چی بگم والا.
مشکل اینه که سطح انتظار منطقی از بچه ی چهارساله رو نمیدونم!

پاسخ:
سلام. ازکجا میگید هدف نداشتم؟ چون تموم نشده؟
خب هدف من مطلق نبوده و من تو این بازه ی سنی چند هدف داشتم و دارم که نمیتونم از هیچکدوم بگذرم.
بقیه کامنت رو هم متاسفانه متوجه نشدم ربطش به قسمت اول رو!

پاسخ:
__

پاسخ:
بعله دو نفرن :)
همون تکبیر :دی

پاسخ:
:))
استامینوفن بهتر نیست؟! :دی
سلام.

پاسخ:
:)
راستش خودم اینو باور ندارم!
البته ازوقتی که مادر شدم اعتقادم به این موضوع از بین رفته!
فکر نمیکنم چیزی تحت اقدام امهات باشه! :|
یا شایدم خودمو در شأنش نمی بینم.

پاسخ:
لطف میکنین.
من رشته ی کارشناسیم مهندسی هست ولی رشته ی ارشدم خیر.
خب منم به شغل تدریس فکر میکنم.
بعد اینکه هدفمون از درس خوندن مگه فقط کاره؟! من برای چی باید یه رشته ای رو انتخاب کنم که فقط کار کنم و48 سالگی هم بازنشست بشم؟
آیا هدف کار کردن و درس خوندن اینه که همیشه مشغول کار باشم و زودتر به آخرش برسم؟؟!
این بحث خیلی چند وجهیه.
من الان میخوام با درسی که خوندم کار کنم اما نه فقط به هدف کار کردن!
ممنونم ازتون.

پاسخ:
سلام. :)
هیچکدوم! من عاشق رشته م بودم و هستم و بازار کارش هم عالی بود و هست.
ناچار شدم تغییر رشته بدم و این یک تصمیم سخت زندگیم بود و هنوز هم گاهی موفقیت دوستانم درهمون رشته رو می بینم حسرت میخورم (البته خیلی کم، چون به نظرم تصمیمم عاقلانه بوده!) اما دلیل تغییر رشته م این بود که بسیار به تحصیل علاقه مند بودم و علاوه بر اون به خاطر حس زنانه م، بسیار هم احساس لزوم مادرشدن داشتم! و همینجا هم گفتم که تحصیل با وجود بچه ها کار سختیه، اون زمان هم همین تصور رو داشتم که میبینم درست فکر میکردم!
ترجیح دادم برای اینکه از هیچکدومش نمونم یه رشته ی ساده تر انتخاب کنم. خب البته رشته ی ارشدم هم خیلی خوبه و باهاش مشکلی ندارم اما خب فقط به این خاطر انتخابش کردم که خیییییییییییییییییلی ساده تر از فنیه. و میدونستم که اگر در رشته ی فنی بمونم نمیتونم خیلی ادامه بدم و احتمالا اگر طبق همین رویه ای که الان گذروندم، مادر میشدم الان همین ارشد رو هم نمیداشتم.
شایدم مدرک گرا بودم! اما واقعا اینطورنبودم و نیستم!
در مجموع صحبتتون رو قبول دارم. به خاطر شرایطی که کلا خانم ها دارن قبول دارم ولی خب این بحث خیلی چندوجهی تر از این حرفهاست.
بعد اینکه خود من هم همیشه به تدریس فکر میکردم. یعنی حتی وقتی که رشته م مهندسی بودو چه الان که نیست، دوست داشتم کرسی دانشگاه داشته باشم. اما خب در رشته ی مهندسی قابلیت خدمت به جامعه م و صنعت بیشتر می بود ولی الان بیشتر کارهای تئوریک میتونم انجام بدم تا عملیاتی.

پاسخ:
:))))

پاسخ:
آره البته جنةش رو ننوشته بودند دیگه.
الجنة تحت الاقدام الامهات.
آره یعنی هی تکرار کنم که بدونم کارم خیلی ارزش داره و روحیه بگیرم و خوشحال باشم و به کار بیرون و تحصیل زیاد فکر نکنم و البته خدا رو هم تو رودرواسی بندازم و اینا. :دی
خیلی هم ممنونم ازشون که یادآوری کردن.
اما خیلی ها میگن سندیت هم نداره! :(
دلتو خوش نکن جانم!:دی

پاسخ:
سلام و ممنونم. من این دوره رو شرکت کردم :) وقتی دانشجو بودم.
آره خدایی خیلی دوره ی خوبی بود. خیلی خیلی :)
هم به لحاظ محتوا و هم جذابیت :)
مسئله برای من نزدیکی و دوری نیست! مسئله برای من بچه ها  هستند که هیچ جایی نمیتونم بذارمشون که دو ساعت برای خودم باشم تو هفته!
اگر چنین امکانی برام بود که شرایط زندگیم به دست خودم ایده آل میشد.

پاسخ:
سرما خوردگی یا دیفن هیدرامین؟
عجب جالب! خدایی تا حالا نشده که من شربت سرماخوردگی به بچه ها بدم بخوابن!اما استامینوفن به وضوح این اثر رو داره.

پاسخ:
:)
سلام.